مدرسه فاطمه الزهرا سلام الله علیها کوی علوی اهواز

  • خانه 
  • بروشور معرفی کتاب پیرامون امام حسن مجتبی(ع) 
  • تماس  
  • ورود 

معاونت پژوهش - خانواده برتر در اسلام

25 اسفند 1394 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز

حوزه علمیه فاطمه الزهرا (س)

محقق: زهرا عبودی

موضوع: خانواده برتر در اسلام و ذکر برخی ویژگی های آن

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 فهرست مطالب

چکیده: 1

الف- تعریف خانواده و جایگاه آن در اسلام. 2

الف-الف: تعریف لغوی خانواده: 2

الف – ب: تعریف اصطلاحی خانواده در مکتب اسلام: 2

الف-ج: هدف از تشکیل خانواده. 3

الف – د: ارکان خانواده: 4

الف – هـ: عامل اصلی رشد خانواده اسلامی… 5

الف – و: جایگاه خانواده در اسلام: 5

ب- مختصری از ویژگی‌های اخلاقی در خانواده اسلامی: 7

ب- الف: داشتن تقوا در زندگی: 7

ب- ب: محبت به یکدیگر: 8

ب- ج- تکریم و احترام نسبت به یکدیگر: 9

ب- : عیب پوشی از خطاها: 10

ب-هـ : تأثیر لقمه حلال و حرام در تشکیل خانواده ی سالم اسلامی: 11

ب-و : رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان: 12

ب-ر : وفای به عهد: 12

ب- ز: مشورت و هم فکری: 14

ج- برترین خانواده در اسلام. 16

ج-الف- با نگاهی به شخصیت حضرت خدیجه بانوی اولین خانواده اسلامی… 16

ج-ب- خانواده برتر. 18

ج-ج-  آموزگار عفاف در بین مرد و زن.. 22

پی نوشت: 23

 

بسم الله الرحمن الرحیم

*موضوع:خانواده برتر در اسلام و ذکر برخی ویژگی های آن

**محقق: زهرا عبودی

چکیده:

خانواده برتر در اسلام و ذکر برخی ویژگی های مورد نیاز و اساسی آن موضوع تحقیق روبرو می‌باشد، نهاد خانواده اساسی‌ترین و در عین حال با دوام ترین نهاد است. که جایگاه تربیت نسل آینده و یکی از موضوعات بسیار مهمی که در قرآن کریم مطرح است که تنها با خانواده سالم و برتر اسلامی می‌توان انتظار جامعه پویا را داشت. در مورد تحقیق پیش رو کتابی با این عنوان بدست نیاوردم. ولی از مجموع مباحث معارف اسلامی چنین بر می‌آید، که در میان نهادهای اجتماعی،خانواده در اخلاق و تکامل آدمی بزرگترین نقش را بر عهده دارد. اسلام می‌خواهد زن و مرد در کمال صفا و صمیمیت در جوار هم زندگی کنند و محیط خانه را از هر جهت برای تربیت نسلی شایسته آماده کند. برای نیل به این هدف والا که همان داشتن خانواده‌ی شایسته برتر از منظر اسلامی، قوانین برای اعضای خانواده وضع شده است از جمله: داشتن تقوا، ابراز محبت و رعایت احترام نسبت به یکدیگر، دعا کردن در حق همدیگر و دیگر مورد که بر اساس معیارهای قرآنی و سیره‌ی اهل بیت (ع) بررسی مفهوم خانواده و جایگاه آن در اسلام ضرورت دارد و هم چنین دانستن خصوصیات اخلاقی اعضای خانواده در اسلام برای تشکیل و ایجاد یک خانواده برتر از مسائل مهم آن است.

قرآن برخی پدران، مادران و فرزندان نمونه را به عنوان الگوهای برتر معرفی کرده است از جمله:

حضرت ابراهیم (ع)، حضرت زکریا (ع)، لقمان حکیم (ع)، عیسی بن مریم (ع) و خود حضرت مریم مقدس (س) و… . از این رو با وضع مقررات و احکامی در باب روابط اخلاقی متقابل اعضای خانواده و متوجه شدن معنا و مفهوم دقیق خانواده و جایگاه آن در اسلام و معرفی خانواده‌های برتر در قرآن و اسلام، می‌کوشند که محیطی جذاب و پرکششی به وجود آورند، آن مکانی مطمئن و آرام برای پرورش روح و جسم باشد و محیطی برتر ایجاد کرد.

 

کلید واژه: خانواده، فرزند، زن و شوهر، اخلاق اسلامی

 

الف- تعریف خانواده و جایگاه آن در اسلام

خانواده اولین، مهمترین و پربرکت ترین نهاد اجتماعی در تاریخ فرهنگ و تمدن انسانی است. و کانونی است که باید برای حفظ حرمت و کرامت انسان و تأمین سلامت جسمانی و روانی و رشد معنوی او استحکام یابد.قوام خانواده به منظور تداوم انسجام جامعه و تأمین محیطی سالم برای زیستن انسان ها، ضرورتی انکارناپذیر است،که با پیمان ازدواج و پیوند همسری زن و مردی هوشمند و آگاه و برخوردار از بلوغ فکری و قابلیت های اجتماعی پایه گذاری می شود و این زوج ستون اصلی حیاتی ترین نهاد اجتماعی یعنی “خانواده” را تشکیل می دهد. که در مکتب اسلام از نظر لغوی و اصطلاح تعریف هایی این چنین دارد، از جمله:

الف-الف: تعریف لغوی خانواده:

درباره تفسیر و تعریف خانواده در «لغت» حسن عمید چنین می‌گوید:

« خانواده یعنی خاندان، دودمان، اهل خانه، زن و فرزند، فامیل» [1]

در فرهنگ فارسی معین نیز به این معنا آمده است. [2]

الف – ب: تعریف اصطلاحی خانواده در مکتب اسلام:

علامه طباطبایی در بررسی آیات مرتبط به مسائل زندگی خانوادگی نوشته است:

« آفرینش انسان به صورتی است که زن و مرد در ساختمان طبیعی بدن، تکمیل کننده یکدیگرند و هر یک به تنهایی ناقص و نیازمند دیگری است. این نیاز سبب می شود که زن و مرد به سوی یکدیگر حرکت کنند و بدین طریق، سکونت و آرامش یابند و این امر از بزرگترین و آشکارترین نعمت ها و موهبت‌های عالم طبیعت است؛ زیرا ساختمان جامعه بشری بر آن استوار می‌شود. » [3]

تعریف فوق از آیه‌ی شریفه‌ی زیر گرفته شده است:

«وَ مِن آیاته أَن خَلَقَ لکم مِن انفسکم أَزواجاً لِتسکُنُوا إلیها و جَعَلَ بینکم مَّودَّةً و رَحمَة» [4]

و از جمله نشانه‌های دیگرخداوند آن است که از جنس خودتان برای شما همسرانی آفرید برای اینکه در کنار آن همسران به سکون و آرامش برسید و خداوند بین شما و همسرانتان مودت و رحمت قرار داد.

استادان طرح جامع آموزش خانواده در تعریف این واژه بیان می کنند:

1-    خانواده یک نهاد اجتماعی است که دوام و پایداری نسبی در این نهاد وجود دارد

2-    در این سازمان افراد متفاوتی حضور دارند.

3-    حقوق متقابلی نسبت به هم دارند

4-    روابط مشخص و منظمی بین آنان برقرار می‌گردد و این روابط غالباً صمیمی و همه جانبه است.

5-    تشکیل سازمان بر اساس قراردادهای اجتماعی و در مکاتبات الهی بر طبق مبانی مذهبی صورت می‌گیرد. [5]

الف-ج: هدف از تشکیل خانواده

با توجه به آیات قرآن کریم و مجموع تفسیر آنها فهمیده می‌شود که، هدف از تشکیل خانواده آرامش می‌باشد، زیرا که، همسر خوب مایه‌ی آرامش روحی، جسمی و روانی انسان است. هر انسان بدون همسر موجودی ناقص است ولی با همراهی و همکاری و دوستی با همسر وجود خود را کامل می‌کند و تعادل روحی و روانی در او ایجاد می‌شود و احساس مسئولیت و شخصیت بیشتری می‌کند. گاهی در اثر طولانی شدن دوران تجرد به بیماری‌های روانی و عدم تعادل روحی گرفتار می‌شود و زندگی ناآرامی پیدا می‌کند.

آرامش عامل رشد و تعالی همسران و فرزندان آن هاست، اما اگر محیط خانهفضای جنگ و اعصاب باشد، در حقیقت به هدف ازدواج دست پیدا نکرده و به بی‌راهه رفته اند. [6]

همسر برای آرامش و طغیان زدایی و از بین رفتن اضطراب است، کانون خانواده برای ایجاد آرامش و اطمینان می‌باشد. [7]

بنابراین، همسر خوب موجب آرامش است و بهداشت روانی انسان را تأمین می‌کند سپس با انتخاب همسر مناسب می توان به هدف اصلی (که همان آرامش است) رسید.

الف – د: ارکان خانواده:

صولاً خلقت انسان ها جفت جفت است. هیچ مردی و هیچ زنی نیست که برای او جفتی خلق نشده باشد. اینها به حسب فطرت خود، در پی یافتن جفت خود کوشش و تلاش می کنند و هر کدام با تاکتیک مخصوص خود، این وظیفه فطری را انجام می دهند. مرد با تاکتیک مردانه خود و زن با تاکتیک زنانه خود و سرانجام همدیگر را می جویند و کامل می کنند. [8]

علاوه بر وجود زوجین در کنار هم، وجود فرزند یا فرزندان در زندگی زوجین تأثیر بسزایی در گرمی کانون خانواده دارد.

اما متأسفانه امروزه به دلایل اقتصادی، بهداشتی، تعلیمی و تربیتی، به ویژه رفاه طلبی والدین و تأکید دولت ها بر تجدید نسل و ضرورت کاهش جمعیت و وضع مقررات خاصی در این زمینه، تفکر داشتن اولاد کمتر مورد توجه والدین قرار گرفته است. [9]

بنابراین، کانون خانواده از ارکانی چون زن و شوهر و فرزند تشکیل یافته است و پیروی از فرهنگ غنی اسلام و معارف حیات بخش اهل بیت (ع) بهترین راه برای تقویت و استحکام خانواده است و ارتباط قلبی بین زن و شوهر که اساسی ترین ارکان یک خانواده هستند، (بر اساس رهنمودهای معصومین (ع)) تداوم می‌یابد.

 

 

الف – هـ: عامل اصلی رشد خانواده اسلامی

از همان ابتدا یکی از شرایط ازدواج در اسلام رای تشکیل خانواده، «کفو» بودن است و نخستین مرتبه از کفو بودن، همسانی مذهب و دین است. مسلمان نمی‌تواند با کافر ازدواج کند. زندگی یک مسلمان بر پایه اسلام و فرهنگ اسلامی است و غیر مسلمان بر پایه فرهنگ غیراسلامی خود عمل می‌کند در زندگی مشترک باد مواضع مشترک وجود داشته باشد. چگونه دو نفر که دو فرهنگ متضاد دارند، می‌توانند به هنگام اجراء و عمل هم آهنگ باشند؟ [10]

از همین روست که خداوند متعال بهترین ازدواج را وصلت پاکان و متقیان با یکدیگر می‌دانند:

الطیبات للطیبین و الطیبون للطیبات [11]

زنان پاکیزه نیکو لایق مردانی چنین و مردان پاکیزه نیکو لایق زنانی همین‌گونه است.

الف – و: جایگاه خانواده در اسلام:

هدف اساسی دین اسلام، تربیت انسان‌ها و تأمین سعادت بشر در تمام ابعاد وجود و در سرتاسر مراحل زندگی است. پیامبران الهی، به ویژه پیامبر اسلام (ص) برای این هدف مقدس مبعوث شده و در انجام این مأموریت به نیازها و ویژگی ها و علایق فطری بشر به عنوان یک اصل مسلم مورد توجه فراوان داشتند به همین جهت دستورات تربیتی اسلام و فرهنگ حیاط بخش اهل بیت (ع) دقیقاً در راستای پرورش فطری انسان‌ها تدوین شده است.

نهاد خانواده از منظر اسلام، دارای جایگاه و قداست ویژه ای است که قابل مقایسه با هیچ نهاد دیگری نیست و از آنجایی که این نهاد، اصلی ترین رکن جامعه و بستر فرهنگ‌های گوناگون و زمینه‌ساز خوشبختی و یا بدبختی انسان‌ها و امت است، و از این رو، اسلام، عنایت ویژه ای به سلامت، رشد و پویایی این نهاد سرنوشت ساز دارد.

در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که می‌فرمایند: « در اسلام، بنیادی نهاد نشده است که در نزد خداوند، از ازدواج محبوبتر باشد.» سخنی والاتر از این، در تبین قداست خانواده نمی‌توان گفت. [12]

نگرش اسلام به خانواده برعکس مکاتب و دیدگاه‌های غیر اسلامی، که نگاهی تک بعدی،بسیار عمیق و همه‌جانبه است و تمام ابعاد آن از آغاز تا انتها، در همه مراحل مورد توجه بوده و در هر مورد دستورات لازم ارائه گردیده است. خانواده‌ای از منظر اسلام خوش بخت است که دوستی، صداقت و وفاداری بر فضای آن حاکم باشد. زیرا با اختلاف، بدبینی، و خود محوری، شیرازه خانواده از هم می‌پاشد. خدای متعال ایجاد محبت و همدلی بین زن و شوهر را از نشان‌های خود دانسته است. بر اساس بینش اسلامی، پیوند میان زن و مرد فراتر از یک غریزه بوده، منشاء فطری و الهی دارد که از سرشت آدمی ناشی‌ می‌شود. [13]

اسلام تأکید فراوانی به ابراز محبت در محیط خانواده دارد و یکی از قوی‌ترین عامل دوام و رشد خانواده را عاطفه و محبت اعضای آن با همدیگر می‌داند. به قول شهید مطهری (ره) اگر علاقه زن به شوهر از بین رفت، خانواده به صورت بیمار نیمه‌جان در می‌آید و اگر علاقه شوهر به زن خاموش شد، مرگ حیات خانوادگی فرا می‌رسد. خانواده یکی از نهادهای مهم جامعه به حدی است که کسی نمی‌تواند آن را انکار کند. ادیان الهی به جهت نقش مهم خانواده در ارتقای اخلاق و معنویت انسان‌ها آموزه‌های مهمی در این زمینه ارائه کرده‌اند. طوری که قرآن کریم ازدواج و همسرداری را از نشانه‌های توحید دانسته است. [15]

بنابر این سلامت و سعادت جامعه به سلامت و پویایی نظام خانواده وابسته است و سلامت و تعادل و تعالی نظام خانواده نیز به کیفیت روابط بین زن و شوهر و والدین و فرزندان بستگی دارد. و هر قدر رعایت نکات اخلاقی در بین همسران بهتر و سالم‌تر و پر جاذبه‌تر باشد، زندگی شیرین‌تر و باصفا تر می‌گردد و فرزندان پرنشاط و موفقی تربیت خواهند نمود. [16]

 

 

ب- مختصری از ویژگی‌های اخلاقی در خانواده اسلامی:

برخورداري از پرورش سالم در خانواده كه نخستين پايگاه تربيتي است، به فرد اين فرصت را مي‌دهد كه در اجتماع موفق و قابل احترام باشد. پدر و مادري كه در تربيت فرزندان به گونه‌اي يك‌پارچه عمل مي‌كنند و انتظاراتي تقريبا يك‌سان و مشخص دارند، فرزندان را در يك مركز مديريت واحد قرار مي‌دهند. اگر والدين بخواهند با فرزندانشان صميمي باشند، بايد نخست با خود صميمي باشند. رفتار صميمانه اعضاي خانواده مي‌تواند مسير صحيح را به فرزندان نشان دهد. از جمله ویژگی‌های اخلاقی بین آنها از منظر اسلام به طور مشترک عبارت است از:

ب- الف: داشتن تقوا در زندگی:

تقوا یک عامل درونی است. کسی که اهل تقوا باشد، ناخودآگاه پای بند به مسائلی است و خود به خود از بسیاری رفتارهای نامناسب دوری می‌کند. کسی که خداوند را حاضر و ناظر می‌بیند، دست به هر کاری نمی‌زند و در رعایت حقوق همسر، اذیت و آزار نکردن او، فراهم آوردن زمینه آسایش و آرامش و حفظ اموال و آبروی او، عفت و پاکدامنی خود از دیگران موفق تر است.

از آن رو که تقوا و خداترسی، مهم‌ترین عامل بازدارندگی در موقعیت‌های حساس است، همسرانی که این ویژگی را دارند، می‌توانند سالم‌ترین روابط در خانواده پدید آورند. [17]

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: نشانه‌ها سعادت پنج چیز است:

1-    داشتن همسری متدین

2-    داشتن فرزندانی نیکوکار و متدین

3-    اشتغال رد شهری که زندگی می‌کنند.

4-    معاشرت با هم‌نشینان دیندار

5-    محبت به محمد و آل محمد (ص) [18]

بنابراین، تقوا و خدا ترسی، از عوامل مهم در ایجاد اخلاق متعادل و مورد پسند اسلام است. هر اندازه این ویژگی قوی‌تر باشد، رعایت حد و حدود شرعی کامل‌تر و پای‌بند به اصول خانواده بیش‌تر خواهد بود و هرچه تقوا ضعیف‌تر باشد، به همان اندازه می‌تواند به استحکام و روابط سالم و سازنده خانواده آسیب برساند.

ب- ب: محبت به یکدیگر:

محبت و دوست داشتن، خواسته‌ی طبیعی هر فردی است. یکی از مستحکم‌ترین انگیزه‌ها در پیوند و تحکیم خانواده، پیدایش جوی پر از محبت و صفا بین زن و شوهر است. [19]

زن و شوهر بیش‌تر از دیگران، انتظار محبت از یکدیگر را دارند و همانگونه که یکی از اهداف مهم ازدواج همین محبت خواهی و انس طلبی و آرامش در سایه کامیابی‌های مشروع است. [20]

علاوه بر موارد فوق، والدین نیز به فرزندان خود باید ابراز محبت و مهربانی کنند، زیرا او کانون گرم واطمینان بخش را می‌طلبد. که در پرتو آن استعدادهایش شکوفا می‌گردد.

اکسیر محبت، داروی بسیاری از آلام و بیماری‌های روحی و جسمی فرزند است. [21]

امام صادق (ع) می فرمایند: « خداوند مرد را به خاطر شدت محبت و دوستی فرزندش، مورد لطف و رحمت خویش قرار می‌دهد. [22]

بنابراین برای تشکیل یک خانواده‌ی سالم اسلامی در کنار فرزندان خویش باید نیازهای اساسی چون ابراز محبت آنها را برآورده کرد تا ویژگی‌های اخلاقی مثبتی داشته باشد.

 

 

ب- ج- تکریم و احترام نسبت به یکدیگر:

انسان گل سر سبد موجودات است ، همواره حریم او را محترم شمرده است. این حرمت، صرف نظر از ویژگیهای هر دسته و گروه برای تمامی انسانها وجود دارد و جنسیت، قومیت، نژاد، سن و حتی ایمان و بی ایمان در آن دخالت ندارد. این حرمت و کرامتی است که خدا از بدو خلقت به انسان داده و در برابر آن نیز از او مسئولیت خواسته است . قرآن کریم می فرماید:

وَ لَقَد کرّمنا بنی آدمَ و جعلناهم فی البّر و البَحر و رزقناهُم منَ الطیبات  و فضلناهُم علی کثیر ممَن خلقنا تفصیلاً. [23]

 به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا بر نشاندیم و از چیزهایی پاکیزه به ایشان روزی دادیم وآن‌‌ها را بر بسیاری از آفریده های خود برتری آشکارا دادیم.

در زندگی مشترک، شاید رعایت کامل آداب امکان پذیر نباشد، ولی وجود احترام متقابل، اصلی و اساسی است. بزرگداشت و تکریم شخصیت، نیاز طبیعی هر انسانی است. انسان به دلیل غریزه حب ذات که در طبیعت او نهاده شده به ذات خویش علاقه دارد و مایل است دیگران نیز شخصیت او را بپذیرند و گرامی بدارند. [24]

بنابراین، زن و شوهر به دلیل ارباط بسیار نزدیکی که با هم دارند. بیش از همه مواظب به رعایت احترام متقابل و حراست از شأن و منزلت یکدیگر هستند.

علاوه بر این، والدین نیز باید فرزندان خود را مورد احترام قرار دهند. در آیه‌ی شریفه‌ای که در فوق ذکر شد، با توجه به تساوی انسان‌ها در کرامت نفس و اهمیت تکریم کودکان و نقش آن در تربیت و شکل‌گیری شخصیت آنها، بزرگان دین نه تنها کودکان را در احترام و بزرگداشت با بزرگسالان مساوی می‌دانند، بلکه در مواردی احترام ویژه ای نیز برای آنها قائل‌اند. [25]

با فرزندان مثل یک دوست رفتار کردن و جلب اعتماد و اطمینان آنان بهتر است. باید محیطی پر از مهربان را برای آنها ایجاد کرد. که نور چشمان با پدران و مادران خود در تمام مراحل زندگی یگانه باشند، و بتوانند درد دل کنند. اسلام عزیز از مهربانی و احترام و تکریم فرزند در بیش‌تر موارد بهره‌داری کرده است. [26]

و هم‌چنین، نوع رفتار شخص رسول خدا (ص) با اصحاب و عموم مردم و برنامه عملی و رفتاری وجود نازنینش خود، عالی‌ترین روش زندگی و گویای برنامه‌ی معاشرت با دیگران است. [27] پس، به عنوان یک اسوه و قراردادن ایشان به عنوان یک الگو برای تشکیل یک زندگی سالم با ویژگی‌های اخلاق اسلامی، از ایشان الگوبرداری کرد.

ب- : عیب پوشی از خطاها:

یکی دیگر از عوامل اسای برای تشکیل یک خانواده برتر و سالم اسلامی گذشت از خطاهای همدیگر است. خداوند در قرآن کریم سفارش می‌کند که از خطاهای دیگران چشم پوشی کنید بلکه خطاهای آنان را نادیده بگیرند:

و لَیَعفوا و لَیصفحوا إلا تُحِبُونَ أنَّ یَغفِرُ الله لَکُم وَ الله غَفُورٍ رَحیم.

آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند. آیا دوست نمی‌دارید خداوند شما را ببخشد؟ او آمرزنده و مهربان است.

علاوه بر این، بیش‌ترین سفارش اسلام در مورد مسائل زندگی، گذشت و چشم‌پوشی از لغزش‌ها، کج خلقی‌ها و اشتباه‌های یکدیگر است. زیرا انسان‌ها، روحیات و طرز تفکری دوگانه دارند. از این رو، اهمیت گذشت و تأثیر آن در تداوم روابط سالم آشکار می‌شود. [29] و این مورد یکی از نکات مهمی است که باعث می‌شود در زندگی زناشویی صمیمیت بیش‌تری ایجاد شود. [30]

در احوالات علامه محمد تقی جعفری نوشته شده است که ایشان همسری دلسوز و مهربان بودند و در تنها سوء تفاهمی که در سراسر زندگی مشترکشان با همسر خود پیدا می‌کردند پس از کمی مؤاخذه و محبت ده دقیقه سکوت کرده و سپس به طرف همسر رفته و غذرخواهی کرده و دست وی را می‌بوسید. [31]

از این رو با توجه به آیات و روایات زندگی علمای اسلامی نتیجه گرفته میشود که، چشم پوشی از خطاها و عیب‍های همدیگر و عذرخواهی کردن هنگام اشتباه کردن، از مسائل کم اهمیت و قابل گذشت، موجب تقویت نهاد خانواده و کمک به داشتن خانواده ای سالم و برتر در سایه ی اسلام می شود.

ب-هـ : تأثیر لقمه حلال و حرام در تشکیل خانواده ی سالم اسلامی:

غذای حلال و حرام تأثیری عجیب و فوق العاده بر روی خانواده و تربیت فرزند دارد. اگر غذا حرام باشد، بچه بی چاره می شود و اگر غذا شبهه ناک باشد، خطرناک است. اما شبهه ی این غذا را می شود با «بسم الله» و دعا و راز ونیاز دفع کرد. اما غذای حرام را هیچ کاری نمی شود کرد. و وای بر آن فرزندی که از غذای حرام نطفه ی او منعقد شود، و بد به حال بچه ای که از پولی که در آن ربا بوده یا پولی که در آن غش در معامله کرده است بوجود بیاید. [32]

امام علی (ع) در نهج البلاغه نیز می فرماید:«خوشا به حال کسی که به خانه و خانواده ی خود بپردازد و غذای حلال خود را بخورد. [33]

لقمه ی حلال باعث می شود که محیط خانواده، محیطی سالم و برتر واقع شود، بر عکس لقمه ی حرام، از جمله تأثیر لقمه ی حرام فاسد شدن افراد خانواده است. از جمله فرزند مرحوم شهید «آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری» که در هنگام اعدام پدرش، او کف می زد، که علت فاسد شدن فرزند شیخ شیر دایه ای است که در نوزادی به علت بیمار بودن مادرش، به او می داد. که آن دایه دشمن امیرالمؤمنین (ع) و آلوده به گناه بود که نتیجه شیر دادن او به فرزند شیخ رئیس حزب توده «کیا نوری» شد. آری این تأثیر شیر مادر ناشایست چیزی جز این نمی شود. [34]

بنابراین والدین برای داشتن خانواده سالم و برتر در اسلام باید سعی در توجه به غذای خود و فرزندان خود باشند. و از سیره معصومین (ع) الگو بگیرند.

ب-و : رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان:

یکی دیگر از مواردی که با رعایت کردن آن در خانواده که باعث ایجاد یک خانواده برتر اسلامی می شود رعایت عدالت و مساوات در بین فرزندان خویش توسط والدین می باشد.

امام علی (ع): « گرامی ترین صفات اخلاقی، سخاوتمندی و پر سود ترین آنها عدالت مندی است» [35]

بنابراین، عدالت و عادلانه رفتار کردن، صفتی الهی است، رعایت نکردن این امر مهم اثراتی ناگوار خواهد داشت و خطراتی از جمله ایجاد کینه و عداوت را در پس می‍ آورد. امیال سرکوب شده و احساس حقارت و بی شخصیتی و ضعف و ناتوانی و شکست فرزندان، گاهی منجر به کارهای خطرناکی می شود و عواقب زشتی در پی می آورد. [36]

پس هیچ گاه نباید پسر را بر دختر یا فرزندی بر فرزند دیگر مقدم دارند و یا نزد کودکانشان، یکی از بیش از همه مورد محبت و نوازش قرار ندهند. بدیهی است که پدر و مادر از ثمره ی تلخ این تبعیض ها بی بهره نمی مانند و اعتماد فرزندان از آنان سلب می شود.[37]

ب-ر : وفای به عهد:

یکی از فضائل اخلاقی و صفات نیکویی که هر انسانی در باطن خود به آن تمایل دارد، وفای به عهد است. هر انسانی در وجدان خود درک کند وقتی با کسی عهد و پیمانی بست، موظف است به آن وفا نماید. قرآن کریم یکی از نشانه های مؤمنین را وفای به عهد می داند: «والذین هُم لأمانَتهِم و عَهدِهم راعون» [38]

مومنین کسانی هستند که به امانت و عهد و پیمان خود وفا دارند.

 

و در جای دیگر قرآن کریم خداوند متعال فرموده است:

و أوفُوا بالعهد إنَّ العهد کانَ مسئولا. [39]

و همه باید به عهد خود وفا کنی که البته از عهد و پیمان سوال خواهد شد.

علاوه بر آیات قرآن کریم نیز در سیره اهل بیت (ع) از جمله امیرمومنان (ع) که حتی به عهدی که با دشمنان خود می بست وفاداری می کرد. چرا که می فرمود: «از بین واجبات و فرائض الهی هیچ چیز نزد مردم به قدر وفای به عهد، مورد تعظیم و احترام نیست.»[40]

پس، وقتی که مسلمان موظف است نسبت به عهد و پیمانش حتی در برابر دشمنان پای بند باشد، به طریق اولی موظف به پای بندی به عهدی که با فرزندان خود بسته می باشد. وقتی والدین به فرزند خود وعده ای می دهند فرزند به صورت فطر و طبیعی انتظار دارد آنها به عهد خود وفا کنند.

احساس مسئوولیت و ایفای تعهدات صفت الهی است. طبیعی است که مثل هر صفت دیگر والدین باید نخست خود را به این صفت بیارایند تا فرزندان خود نیز درس بگیرند و پرورش یابند. فرد با ایمان برای داشتن خانواده ای سالم با ویژگی های اخلاقی اسلامی، ملتزم به اجرای شروط خود است که فرموده اند:« المؤمن إذا وَعدَ وَفی» (افراد با ایمان اگر پیمان ببندند وفادار خواهند بود.) [41]

بنابراین، در صورت خلف وعده با فرزندان خود، والدین بزرگترین مشکل را در خانواده ایجاد کرده اند که همان درس بی صداقتی، وفا نکردن به عهد و وعده، آموزش دروغ و تزویر و ریا و حیله است. و این الگوهایی هستند که برای آینده ی فرزند خواهند بود و همین طور یک خانواده سالم و خواستار برتر بودن به نابودی کشیده می شود. [42]

پس نتیجه گرفته می شود که رعایت اوقات انجام امور و به وعده های وفا کردن و پیمان نشکستن از موارد لازمی است که باید به فرزندان آموخته شود.

 

ب- ز: مشورت و هم فکری:

از حقوق متقابل زن و شوهر، گفت و گو در موضوعات و مسائل مهم خانواده و وقایعی است که در حوزه ی داخلی زندگی آنان اتفاق می افتد. مردی که بدون در نظر گرفتن خانواده اش تصمیم بگیرد و مصالح و برنامه های خانه را با افکار و اندیشه های خود اداره می کند، بدون تردید تصمیم کاملاً صحیح و منطقی نخواهد گرفت و تمام جوانب را نمی تواند لحاظ کند.

خداوند متعال در قران به پیشنهاد همسری با شوهرش در یک جلسه مشورتی خانواده اشاره کرد. و نظر شایسته ی او را مورد ستایش قرار داده، می فرماید:

و قالت امرأتُ فِرعونَ قُرَتَ عَینٍ لی و لَکَ لا تقتلوُنُ عسی أن یَنفعَنا أو نتخذِهُ وَلَداً و هم لا یشعرون . [43]

زن فرعون گفت این کودک را مکشید که نور دیده من و توست، در خدمت ما سودمند افتد و یا او را به فرزندی خود بگیریم و آنها بی خبر بودند.

فرعون نیز پیشنهاد همسرش را پذیرفت، هم اندیشی در مسائل خانوادگی علاوه بر اینکه تصمیمات را پخته تر می سازد، نوعی احترام و توجه به شخصیت یکدیگر و فرزندان نیز به حساب می آید.

فرزندان نیز، باید بدانند امروز از اهمیت مشورت بر هیچ کس پوشیده نیست، پس برای تامین نیازهای اساسی خود، فراهم کردن رشد سالم شخصیت، هدایت مطلوب تحصیلی و شکوفایی استعدادها، نیاز به رایزنی و مشورت دارند. [44]

پس در همه ی مراحل زندگی نیاز به مشورت و نظرخواهی یکدیگر لازم است تا بتوانیم زندگی سالم و اسلامی ایجاد کرد.

خداوند نیز از زبان پیامبران و اولیا نقل می‍‌کند که برای والدین خود دعا می‌کردند، از جمله:

1- حضرت ابراهیم (ع) نیز از خداوند درخواست ‌کند که :

رَبنّا إغفرلی وَ لِوالدیَّ و لِلمؤمنین یَومَ یقوم الحساب.[52]

خداوندا بیامرز مرا و پدر و مادرم و مؤمنین در روز حساب و قیامت

2- علاوه بر آیه‌ی فوق خداوند نیز به حضرت عیسی (ع) درباره خدمتگزار به مادرش می‌فرماید: و وصانی … و بَرَّاً بوالدتی …. و نیز نیکی به مادرم را وصیت کرده است. [53]

3- هم چنین حضرت سلیمان (ع) از خداوند متعال اینگونه درخواست می‌کند.

رَبّ أوزعنی أن أشکر نعمتک التی أنعمتَ علیَّ و عَلَی والدیَّ. [54]

« پروردگارا به من بیاموز تا شکر نعمتی که بر من و پدرم و مادرم ارزانی داشته ای به جا آورم.»

و دیگر آیات و روایات ذکر شده، بنابر روایات ائمه معصومین (ع)، والدین حتی بعد از مرگ نیز، هر لحظه چشم انتظار حسنه و کار نیکی از فرزندان هستند، که باعث شادی روح آنان می‌شود و علاوه بر این، در تربیت صحیح و شکل‌گیری درست فرزندانشان نیز تأثیر بسزایی دارد.

موارد دیگری برای تشکیل و ایجاد خانواده‌ی برتری که مورد نظر اسلام است، وجود دارد که موارد فوق مهمترین آنها بودند. با رعایت این ویژگی ها و دستورالعمل‌ها نیز می‌توان با الگوگیری از اهل بیت (ع) یک خانواده برتر ایجاد کرد.

ج- برترین خانواده در اسلام

اسـلام ، اهـل بـيـت پـيـغـمـبـر اكـرم (ص ) را بـه عـنـوان نـمـونـه اى كـامـل از خـانواده برتر معرفى و صلاحيت الگويى آن را براى جهانيان امضا كرده است . خـداونـد سـبـحـان ايـن خانواده را از هرگونه رجس و پليدى مبرا دانسته است . آيه شريفه «اِنَّمـا يـُريـدُ اللهُ لِيـُذهبَ عَنكُم الرّجسَ اهلَالبيتِ وَ يُطَهّركُم تَطهيرا» [55]، خطاب به همين خانواده است .

آيـه مـبـاهـله [56] درباره اعـضاى اين خانواده وارد شده و عظمت مقامات معنوى و عرفانى آنان را به نمايش ‍گذاشته است . سوره انسان فضيلتهاى آنان را ستوده است و خلاصه جاى جاى قرآن از فضايل و ويژگيهاى آنان سخن گفته است .

ايـن خـانـواده از پـيـونـد مـلكـوتـى وجـود نـازنـيـن حـضـرت عـلى (ع ) و فـاطـمه اطهر(ع ) تـشـكـيـل شـده اسـت و آن دو مـصـداق اتـم انـسـان كـامـل و ايـده آل هستند. على (ع ) و فاطمه (ع ) كفو يكديگرند؛ اگر على (ع ) نبود فاطمه (ع ) در عالم هـمـتـايـى نـداشـت و اگـر فـاطـمـه (ع ) نـبـود براى على (ع ) كفوى نبود. پيوند آن دو در آسـمـانـهـا و نـزد عـرشـيـان بـرقـرار شـد و در جـمـع زمـيـنـيـان تـحـقـق عـيـنـى يـافـت . رسـول خـدا(ص ) در جـريـان ازدواج آن دو وجود عرشى ، آنان را اسوه و الگوى امت خويش خواند و فرمود:زنـدگـى عـلى (ع ) و فـاطمه (ع ) سراسر الگوست . همسر دارى على (ع )، مديريت او در خـانـه و خـانـواده ، شـوهردارى فاطمه (ع )، خانه دارى و تربيت فرزند او در عالم نظير ندارد و تا قيامت براى جهانيان نورافشانى مى كند.

 

ج-الف- با نگاهی به شخصیت حضرت خدیجه بانوی اولین خانواده اسلامی

خداوند آفرينش انسان را با پيوند زن و مرد آغاز کرد و آدم و حوا در کانون خانواده سکني داد و با اين تدبير، همه ابناء بشري و کاروان انساني را به سوي زوجيت خواند و کمال انساني را در همراهي و همدلي زوجين در کانون خانواده ترسيم نمود. تدبير حکيمانه الهي، در قالب کشش و تجاذب ميان زن و مرد تجلي يافته و همه ابناء را در طول تاريخ حيات انساني، در کانون خانواده گرد هم آورده است و بدينسان نسل بشر به حيات خويش ادامه مي دهد. پيوند ميان زن و مرد از آنچنان اهميتي برخوردار است که خداوند آن را ميثاق غليظ ناميده و مي فرمايد: واَخَذنَ مِنکُم ميثقاً غَليظا(زنانتان از شما پيماني محکم و استوار گرفته اند.)

 و به دليل همين مقام والاي پيوند مقدس زوجيّت است که پيامبر(ص) فرموده اند:

ما بُني في الاسلام بناء اَحَبُّ الي الله عزَّوجلَّ من التزويج. (هيچ بنايي در اسلام محبوب تر از ازدواج (تشکيل خانواده) در نزد خداوند بزرگ نيست.)

خانواده پيامبر(ص) اسلام اولين خانواده در اسلام است. خانواده اي که با پيوند پيامبر(ص) و خديجه آغاز شد و محلي براي پرورش و کمال بزرگ ترين انسان هاي تاريخ بشر گشت. اين خانواده حامي پيامبر(ص) در ابلاغ رسالت عظيم و معرفي مکتب حيات بخش اسلام گشت ودرون آن فاطمه بزرگترين بانوي عالم و مادر امامت پرورش يافت. اندرون اين خانواده شخصيتي بزرگ چون علي(ع) دوران کودکي خويش را سپري کرد و از درياي بي کران دانش و نورانيت پيامبر(ص) سيراب گشت تا اولين کسي باشد که رسالت پيامبر(ص) را تاييد کند و بزرگترين حامي او در نشر و گسترش هاي پرفروغ آن را شناخت. بررسي کارکردها و ويژگي هاي خانواده مطلوب از نگاه اسلام يکي از نيازهاي ضروري جامعه ماست که اين نوشتار مي کوشد با بهره گيري از آيات قرآن کريم و با نگاهي به خانه پيامبر(ص) و همسر گران قدرش خديجه به اين مبحث مهم نظري افکنده و برخي از مهمترين کارکردهاي خانواده را به اختصار مطرح سازد.[57]

علاوه بر موارد فوق به عنوان نمونه نیز به خانواده علامه طباطبایی اشاره می شود که : علامه با وجود حجم زياد كارهايش، هيچ وقت از خانواده خود غافل نمي‌شد. هميشه در برنامه روزانه‌اش ساعتي را به خانواده‌اش اختصاص مي‌داد و آن را بهترين اوقاتش مي‌دانست و مي‌گفت: «اين ساعت تمام ناراحتي‌هايم را برطرف مي‌كند.»

 علامه در خانه هم مثل بقيه جاها هرگز عصباني نمي‌شد و اعضاي خانواده‌اش صداي بلند حرف زدنش را نشنيده بودند. بچه‌هايش را بسيار دوست داشت، با آن‌ها مهربان و خوش‌رفتار بود و تا اندازه‌اي كه مي‌توانست وقتش را صرف بازي با آن‌ها و سرگرم كردنشان مي‌كرد.

در احوالات ایشان نقل کرده اند که علامه می فرمودند: (زندگی پرفراز و نشیبی داشته ام. من از حوائج زندگی و چگونگی ادارۀ آن بی اطلاع بودم. ادارۀ زندگی به عهده خانم بود. در طول مدت زندگی ما هیچ گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم کاش این کار را نمی کرد یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود[58]

 

ج-ب- خانواده برتر

در اسلام بـراى تـشـكيل خـانـواده ، استانداردهايى معرفى شده است . هرقدر اركان تـشكيل دهنده خانواده با آن استانداردها منطبق باشند به همان مقدار از شايستگى و برترى بـرخـوردار خـواهـنـد بـود. در روايات ، ويژگي‌هاى فراوان براى شايسته ترين زنان و مردان بيان شده است و در سيره معصومين (ع ) نيز ارشاداتى وجود دارد كه مى توان از آنها خـانـواده هـاى بـرتـر و شـايـسـتـه را شـنـاخـت . از ايـن رو، بـه طـور اجـمـال مـى توان گفت خانواده برتر از نظر اسلام ، آن است كه اركان آن شايسته و منطبق بـا اسـتـانـداردهـاى اسـلامـى باشد، مناسبات و روابطى منطبق با آموزه هاى دينى بر آنها حـاكـم بـاشـد، خـروجـى آن انـسـانـهـايـى شـايـسـتـه ومـوثـر در سـاخـته شدن جامعه ايده آل اسـلامـى بـاشـد. وامـا مـلاك بـرتـرى ، از نـظـر اسـلام ، مـال و ثروت و مانند آن نيست كه كسى به آنها ببالد و بگويد: ((نَحنُ اَكثرُ اَموالاً وَاَولادا)) [59]. از اين رو، اگر خانواده اى را برخوردار يافيتد نبايد شگفت زده شويد ((فَلا تـُعـجِبُكَ اَموالُهم وَلا اَولادُهُم )) زور وقوت مادى نيز معيار برترى نيست كه كسى در ارزيابى افراد در خانواده ها بگويد: ((كانواُ اَشَدَّ مِنكُم قُوّةً)) [60] چنانكه برخوردارى از قوم و قبيله و عشيره ، جاه و مقام وشهرت نيز ملاك برترى نست .

بـرتـرى خـانـواده بـه انـطـباق آن با استانداردهاى اسلامى و برخوردارى از ويژگيهاى ارزشـى و فـضـيـلتـهـاست . هر خانواده اى از آن استانداردها بهره مند باشد برتر است . بـنـابـرايـن ، مـنـظـور از بـرتـرى خـانـواده ، بـرتـرى در فـضـايـل انـسانى و ارزشهاى اسلامى است كه برخى از آنها باعنوان ويژگيهاى خانواده برتر خواهد آمد.

قرآن كريم بهترين الگوها را براى شناسايى خانواده برتر به جهانيان معرفى كرده است. قرآن كريم هنگام سخن از فضائل اخلاقي و انساني و يا نكوهش و تحذير از رذايل اخلاقي، هم از مردان با فضيلت و ستوده ياد مي‌كند و هم از زنان نمونه و اسوه نام مي‌برد. زيرا انسان وارسته چه زن و چه مرد مي‌تواند الگوي ديگر انسانها قرار گيرد يعني مرد و زن خوب نمونه انسانهاي خوبند و مرد و زن بد نمونه انسانهاي بدند.

 

خاندان حضرت ابراهیم (ع) از جمله به عنوان خانواده برتر معرفی شده است. در قرآن کریم می‌خوانیم: «اِنَّ اللهَ اصـطـَفـى ادَمَ وَ آلَ ابـراهـيـمَ و آلَ عـِمـرانَ عـَلَى العـالَمـيـن .» [61] اخـلاقـى ، در شـوهـردارى ، خـانـه دارى و تـربيت فرزند نمونه است . همسر ديگرش نيز نمونه بود. ثمره زندگى حضرت ابراهيم (ع ) بِغلام حليم … وَبَشَّرناهُ بِاِسحاقَ نَبيّا مِنَ الصّالحين »  [62]

ابراهيم (ع ) پدر اين چنين فرزندانى است و دو همسر او نيز مادران فرزندانى اين گونه انـد. هـر كـدام از آن دو در پـرورش ‍فـرزنـد چـه مـرارتهايى كشيدند و چه آثارى از خود بـرجـاى گذاشتند؛ حضرت ابراهيم (ع ) همسرش هاجر را به همراه فرزند خردسالش به سـرزمـيـنـى بـى آب و عـلف آورد: « رَبَّنـا اِنـّى اَسكَنتُ مِنْ ذُرّيّتى بِوادٍ غَيرِ ذِى زَرعٍ عِندَ بـَيـتـِكَ الُمـحـَرِّمِ لِيُقِيمُوا الصَّلوةَ فَاجعَلْ اَفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوِى اِلَيهِم …» [63]

هـنـگـامـى كـه فرشته هاى الهى نزد حضرت ابراهيم (ع ) آمدند و تولد حضرت اسحاق را بـه او بـشارت دادند همسر اولش ‍(ساره ) نيز در آنجا حاضر و ايستاده بود، تبسمى بر لب داشت و ناظر بر اين جريان بود؛ در قرآن کریم چنين است :«و امراتُهُ قآئِمة ٌ فَضَحِکَت فبشَّرناها بِأسحق و مِن ورآءً اسحقَ یَعقوب/ قالت یا ویلَتی ألَدوَ أنا عَجُوزٌ و هذا بَعلی شیخاً إنَّ هذا لَشیٌ عجیب/ قالوا أتَعجبینَ مِن اَمرِ اللهِ رَحمَتُ الله وَ بَرکاتُه علیکم اهل البیتِ إنَّهُ حَمیدٌ مَجید».

(و زن او ايستاده بود. خنديد. پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به يعقوب مژده داديم . (هـمـسـر ابـراهـيم ) گفت : اى واى برمن ، آيا فرزند آورم با آنكه من پيرزنم و اين شوهرم پيرمرد است ؟ واقعا اين چيز عجيبى است . گفتند: آيا از كار خدا تعجب مى كنى ؟ رحمت خدا و بركات او بر شما خاندان (رسالت ) باد، بى گمان ، او ستوده اى بزرگوار است.حضرت ابراهيم(ع) از پيامبران اولواالعزم است كه در سنين پيري فرشتگان به آن حضرت بشارت داشتن فرزندي آگاه و حليم و بردبار را به او دادند چنان كه همان بشارت را به همسرش ساره دادند.

فرشتگان به ابراهيم گفتند: «فبشرناه بغلام حليم»[65] (ما به ابراهيم بشارت داديم به فرزندي بردبار)، و در جاي ديگر فرمود: «انا نبشرك بغلام عليم» (ما تو را به فرزند آگاه بشارت مي‌دهيم.) و ابراهيم فرمود: «ابشرتموني علي ان مسّني الكبر فبم تبشّرون» (آيا به من نويد مي‌دهيد در حالي كه مرا پيري رسيده است. پس چه بشارتي به من مي‌دهيد.) و به دنبال آن فرمود: «فبشرناك بالحق فلاتكن من القانطين قال و من يقنط من رحمة ربه الا الضّالون»[66] فرشتگان گفتند: تو را به حق بشارت داديم، از مأيوسان

مباش، گفت جز گمراهان چه كسي از رحمت پروردگار مأيوس مي‌شود.

انسانهاي به كمال رسيده‌اند كه فرشتگان بر آنها نازل و حقايقي را در اختيار آنها قرار مي‌دهند از اين رو از آيات فوق استفاده مي‌شود كه همسر ابراهيم همانند خود آن حضرت به كمالي نايل آمده است كه قابليت دريافت بشارت فرشتگان را دارد. این آیات افزون بر معرفی حضرت ابراهیم (ع) برجستگیهای اخلاقی و معنوی همسران آن حضرت را نیز تبیین می کنند.

حضرت مريم(ع) نيز يكي از زناني است كه در قرآن از مقام و عظمت و كرامت او سخن به ميان آمده است، و او را الگوي انسانهاي مؤمن معرفي مي‌كند: «و مريم ابنت عمران التي احصنت فرجها فنفخنا فيه من روحنا و صدقت بكلمات ربها و كتبه و كانت من القانتين»[67]

به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگاه داشت و ما از روح خود در او دميديم. او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد و از مطيعان فرمان خدا بود.

بر اساس آيات قرآن به لحاظ اين كه حضرت زكريا تكفّل حضرت مريم را بر عهده داشت استفاده مي‌شود كه هرگاه حضرت زكريا وارد محراب مي‌شد، روزي خاصي نزد آن بانو مي‌يافت و او مي‌گفت:از نزد خداست كه خداي سبحان آن روزي را بدون حساب به او اعطاء كرده است «كلّما دخل عليها زكريا المحراب وجد عندها رزقاً قال يا مريم انّي لك هذا قالت هو من عند اللّه يرزق من يشاء بغير حساب»[68] هرگاه زكريا در محراب بر او وارد مي‌شد، نزد او نوعي خوراكي مي‌يافت. گفت اي مريم، اين از كجا براي تو آمده است؟ او گفت: اين از جانب خداست و به هركس بخواهد بي شمار روزي مي‌دهد همچنين به استناد قرآن فرشتگان با مريم سخن مي‌گفتند و سخنان او را مي‌شنيدند، «و اذ قالت الملائكة يا مريم ان اللّه اصطفاك و طهّرك و اصطفاك علي نساء العالمين، يا مريم اقنتي لربّك و اسجدي و اركعي مع الراكعين.»[69]

(فرشتگان به حضرت مريم خبر دادند كه برگزيده و مطهره و از زنان ممتاز عالم هستي است و پيوسته به ياد خداست از اين رو خدا به او فرمان داد براي خدا خضوع كن و در برابر او سجده داشته باش و با ركوع كنندگان ركوع كن. پس زن مي‌تواند به مقامي نائل شود كه با ملكوت عالم ارتباط برقرار كند و فرشتگان با او سخن بگويند(.

در اين خانواده برتر دو بانو يعنى حضرت مريم و مادرش به عنوان صفوه و برگزيده الهـى بـه جـهـانـيـان مـعـرفـى شده اند. حضرت مريم با آن همه كمالاتى كه قرآن كريم گـوشـه هـايـى از آن را ذكـر كرده ، دست پرورده مادرى نمونه است كه او را به پناه خدا سـپـرد، خـدا هم به او پناهندگى داد. آن پناه خواستن نيز در كنار محراب عبادت بود و به استجابت رسيد.

قرآن كريم داستانش را چنين ترسيم كرده است :[70]

چـون زن عـمـران گـفـت : پروردگارا، آنچه در شكم خود دارم نذر تو كردم تاآزاد شده (از مـشـاغـل دنـيـا و پـرستشگر تو) باشد، پس از من بپذير كه تو خود شنواى دانايى . پس چـون فـرزنـدش را بـزاد، گـفـت : پـروردگـارا، من دختر زاده ام ـ و خدا به آنچه او زاييده دانـاتـر بـود ـ و پـسـر چـون دخـتـر نـيـست و من نامش را مريم نهادم و او و فرزندانش را از شـيـطـان رانـده شـده بـه تـو پـنـاه مـى دهـم . پـس پـروردگـارش وى (مريم ) را با حسن قـبـول پـذيـرا شـد و ا و را خود حضرت مريم (ع ) نيز مادرى است نمونه و فرزندى چون حـضـرت عـيـسـى (ع ) را تربيت كرد. قرآن كريم مادر اين فرزند عرفانى اين بانو همين بـس كـه فرشته ها نزد او مى آمدند و پيام خدا را براى او مى آوردند: ((اِذْ قالَتِ المَلائِكَةُ يـا مـَريـَمُ اِنَّ اللّهَ اصـطـَفـاكِ وَ طـَهَّرَكِ وَاصـطـَفـَاكِ عَلى نِساءِ العالَمين يا مَريَمُ اقْنُتى لِربِّكِ وَ اسْجُدى وَ اركعى مَعَ الرّاكِعين )) وقـتـى حضرت زكريا نزد مريم مى آمد، او را در محراب عبادتش مى يافت در حالى كه نزد او غـذاهـاى بـهـشـتـى بـود: ((فـَلَمـّا دَخـَلَ عـَلَيـهـا زَكـَرّيـا الِمـحـرابَ وَجـَدَ عـِنـدَهـا رَزقا…)) و همه اين كمالات و كرامتها از آن حضرت مريم است .

نـمـونـه ديـگر خانواده برتر در قرآن ، خانواده حضرت يحيى (ع ) است . او نمونه اى از فـرزنـدى صـالح در خـانواده اى شايسته است خانواده حضرت موسى (ع ) نيز از اين جمله اسـت . او پـدر و مادرى نمونه دارد. قرآن كريم داستان مرارتهاى مادرش را در آن شايسته بـراى هـمـسـرش اسـت. [71]

ج-ج-  آموزگار عفاف در بین مرد و زن

قرآن کریم در مقام معرفی انسان عفیف هم از مرد عفیف سخن می گوید و هم از زن عفیف یعنی هم مرد عفیف در صحنه تجلی کرده است و هم زن عفیف ظهور نموده است.

قرآن کریم حضرت یوسف را مظهر عفت در مردان و مریم را مظهر عفت در زنان معرّفی نموده است که هم یوسف مبتلا شد و بر اثر عفاف نجات پیدا کرد و هم مریم امتحان شد و در پرتو عفاف نجات یافت.

درباره آزمون حضرت یوسف هم می فرماید: «و لقد همّت به و هم بها لولا ان رای برهان ربّه»[72] آن زن مصری همت گماشت و همتش در حدّ تعقیب یوسف به فعلیت رسید ولی یوسف صدیق نه تنها مرتکب حرام نشد و نیز مقدمات حرام را فراهم نساخت بلکه قصد و همت و خیال گناه نکرد زیرا او را برهان ربّ دید و افترا زنندگان به یوسف نیز که یوسف را متهم کردند در نهایت اعتراف کردند که «الآن حصحص الحق انا راودته عن نفسه»[73] اکنون حق پدیدار گشت من از او کام خواستم و خدا نیز به نزاهت و طهارت یوسف شهادت داد و فرمود: نه تنها یوسف به طرف بدی نرفت، بلکه بدی نیز به طرف یوسف نرفت، «کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء»[74] این گونه بدی و پلیدی رااز او برگردانیدیم قرآن می گوید: به گناه اجازه ندادیم به سراغ یوسف برود.

بنابراین حضرت یوسف الگوی عفاف و پاکدامنی برای انسانهاست حضرت مریم نیز از لحاظ ملکه عفاف یا همسطح یوسف صدیق است یا بالاتر از او. زیرا قرآن می فرماید: «قالت انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیاً»[75] یعنی نه تنها خودش میل ندارد بلکه آن فرشته را که به صورت بشر متمثل شده امر به معروف می کند و می گوید: اگر تو تقوا داری دست به این کار نزن در حالی که حضرت یوسف برهان ربّ دید و از اعمال همّت باز داشته شد.

پی نوشت:

1- حسن عمید،فرهنگ عمید، ج 17، تهران: انتشارات امیرکبیر، سال 1361، ص 439

2- محمد معین، فرهنگ معین، ج بیست و دوم، چ1، تهران: انتشارات امیرکبیر، سال 1384، ص 1394

3- محمد حسین، طباطبایی، المیزان تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، ج پنجم، قم: بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، سال 1376، ص 171

4- روم، 21

5- استادان طرح جامع آموزش خانواده، جوان و تشکیل خانواده، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چ 11، سال 1381، ص 111

6- محمد علی، رضایی و جمعی از پژوهشگران، تفسیر قرآن مهر،، ج 16، چ اول، قم: پژوهش های تفسیر علوم قرآن سال 1388، ص 141

7- سید علی اکبر حسینی نیشابوری، سخنرانی های استاد رفیعی (ویژه خانواده)، ج اول، چ دوازدهم، قم: انتشارات صالحان، سال 1392، ص 14

8- احمد، بهشتی، خانواده در قرآن، قم: انتشارات طریق القدس، بی تا، ص 39

9- استادان طرح جامع آموزش خانواده، جوان و تشکیل خانواده، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چ 11، سال 1381، ص 114

10- حبیب الله، طاهری، سیری در مسائل خانواده، چ دوم، تهران، بهمن، 1370، ص 113

11- نور،26

12- محمد، محمدی ری شهری، بنیان تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، مترجم حمید رضا شیخی، چ6، قم، دارالحدیث، سال 1391، ص 12

13- محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج دوم، چ 3، تهران: انتشارات امیرکبیر، سال 1372، ص 28

14- مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 19 چ4، تهران، انتشارات صدرا، بی تا، ص 30

15- امیر ملک محمودی الیگودرزی، راهنمای خانواده موفق، چ چهل و ششم، قم: انتشارات منشور روحی، سال 1390، ص 23

16- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 16، چ 14، تهران: دار الکتب الاسلامیه، سال 1376، ص 391

17- علی قائمی، نظام حیات خانواده، چ سوم، تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان، سال 1375، ص 224

18- مسعود، صفی یاری، پیامبر اعظم و مسائل خانواده، چ اول، قم: ناشر ظفر، سال 1385، ص 29

19- باقر، شریف قریشی، نظام خانواده در اسلام، ترجمه لطیف راشدی، چ2، بی جا: شرکت چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، سال 1377، ص 100

20- عباس، اسماعیل یزدی، فرهنگ تربیت، چ اول، قم: انتشارات دلیل ما، سال 1381، ص 264

21- محمد جواد، مروجی طبرسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع)، چ هفدهم، قم: بوستان کتاب، سال 1390، ص 60

22- محمد بن علی، بابویه شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ترجمه صادق حسن زاده، چ دهم، قم، ارمغان طوبی، سال 1390، ص 182

23- الأسرا، 70

24- علی، قائمی، خانواده و مسائل همسران جوان، چ پنجم، قم، انتشارات شفق، 1370، ص 258

25- علی، حسینی زاده، تربیت فرزند، ج اول، چ هفتم، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، سال 1388، ص 101-110

26- محمود، ارگانی بهبهانی حائری، تربیت فرزند در اسلام، چ سوم، قم: انتشارات پیام مهدی، سال 1382، ص 126

27- عباس، اسماعیلی یزدی، فرهنگ تربیت، چ اول، قم، انتشارات دلیل ما، سال 1381، ص 376

28- نور، 22

29- احمد حسینی، بهداشت روانی ازدواج و همسرداری، چ 1، تهران: انتشارات مفید، سال 1385، ص 208

30- علی اکبر نیشابوری، سخنرانی های استاد رفیعی (ویژه خانواده) ج اول، چ دوازدهم، قم: انتشارات صالحان، سال 1392، ص 24

31- نشریه خوبان، (مفاخر ایران زمین) انتشارات دانشگاه یزد حوزه معاونت دانشجویی وفرهنگی، علامه محمد تقی جعفری، ص 7

32- حسین، مظاهری، تربیت فرزند در اسلام، چ سیزدهم، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، سازمان 1390، ص 50

33- رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، چ پنجاه و سوم، قم: انتشارات امیرالمؤمنین، سال 1389، خ 76، ص 240

34- مرتضی، بذر افشان، حکایت های تربیتی، چ اول، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، سال 1378، ص 38

36- محمود، ارگانی بهبهانی حائری، تربیت فرزند در اسلام، چ سوم، قم: انتشارات پیام مهدی، سال 1382، ص 141

37- محمد جواد، مروجی طبرسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت (ع) چ هفدهم، قم: بوستان کتاب، سال 1390 ص 77

38- مؤمونو، 8

39- اسرا، 34

40- دشتی، نهج البلاغه، نامه‌ی 53

41- محمود، ارگانی بهبهانی حائری، تربیت فرزند در اسلام،ص 174

42- علی، حسینی زاده، تربیت فرزند، چ هفتم، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، سال 1388، ج 1، ص 151

43- قصص، 9

44- داوود، حسینی، مبانی روان شناختی مشاوره در منابع اسلامی، قم: نشر مؤسسه آموزش و پژوهش امام خمینی (ره)، سال 1382، پایان نامه، ص 20

45- بقره، 128

46- ابراهیم، 20

47- آل عمران، 38

48- یوسف، 98

49- ترجمه حسین انصاریان، صحیفه سجادیه، چ اول، قم: انتشارات آیین دانش، سال 1388، دعای 25، ص 102

50- رضا بصیرت، گلی خوشبو، از جانب خداوند، چ اول، قم: انتشارات شهاب الدین، سال 1388، ص 124

51- ابراهیم، مظاهری، با فرزندان در سایه قرآن، قم، انتشارات ظفر، سال 1376، ص 69

52- ابراهیم، 34

53- مریم، 31 و 32

54- احقاف، 15

55- احزاب 230

56- آل عمران، 61

57- سایت راسخون، مقاله حسین مظاهری (خانواده در اسلام)

58- نشریه مهر خوبان، علامه سید حسین طباطبایی، ص 5-6

59- سباء، 35

60- توبه، 9

61- آل عمران، 3

62- صافات، 100 و 101 و 112

63- ابراهیم، 37

64- هود، 71-73

65- صافات، 101

66- حجر، 53-54-55-56

67- تحریم، 12

68- آل عمران، 37

69- آل عمران، 42-43

70- آل عمران، 35 و 37

71- برگرفته از تفاسیر قرآنی از جمله تفسیر قرآن مهر، المیزان فی تفسیر القرآن

72- یوسف، 24

73- یوسف،51

74- یوسف، 44

75- مریم، 17

 

 

 

 

 نظر دهید »

معاونت پژوهش - چکیده تحقیق پایانی ( الگوی زن مسلمان در سیره حضرت زهراء(س))

19 اسفند 1394 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز

 

شورای عالی حوزه علمیه قم
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزهرا (س)شهرستان اهواز
تحقيق پاياني سطح دو (كارشناسي)

عنوان موضوع:
الگوي زن مسلمان
در سيره حضرت فاطمه ‌الزهراء(سلام‌الله عليها)

استاد راهنما :
سركار خانم بومي

استاد داور :
سركار خانم موسوي جزايري
پژوهشگر :
سعيده سعيدي
بهمن 92

 

 

 

تقديم به :

ياس كبود مدينه، بانويي كه براي پـدرش دختري
را در حد اعلا به اثبات رساند. براي فرز نــدانـــش
مادري را به كمال رساند و براي همسرش، همسري
شايسته و نمونه بود. همو كه با سينه‌‌ي زخم خورده
جانش را در راه ولي‌اش فدا كرد و در خون نشست
اما لـحـظه‌اي از يـاري ولـي از پـــاي ننـــــشسـت
تقديم به حضرت فاطمه‌زهرا(سلام‌الله عليها)

 

سپاس و تشكر:

استاد بزرگوارم خانم بومي، همسر دلسوز و مهربانم كه همراه واقعي من است، بستگان همسرم و تمامي دوستاني كه در اين راه مرا ياري نمودند.
اميد است كه شفاعت حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) نصيب همه‌ي آنان شود.

     چکیده:

       سيره به معناي روش و رفتار و حالت و حيات معني شده است. طبرسي، در مجمع البيان، سيره و راه را مانند هم دانسته و معناي آن را به حرکت چيزي در جهتي خاص گرفته است و «سيرتها الاولي » يعني بازگشت اژدها به حالت نخستين که همان عصاست. برابر اين بيان ، سيره به معناي حرکت يا رفتاري است که جهت خاص را پي مي¬گيرد .اين پژوهش با عنوان «الگوي زن مسلمان در سيره‌ي حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) و با هدف شناخت و معرفي الگوهاي رفتاري حضرت جهت الگودهي به بانوان مسلمان و با اميد مورد عنايت واقع شدن اين گام كوچك در اين راه مقدس نوشته شد. همانگونه كه مي‌دانيم، هر چقدر جامعه به سوي رسيدن به چنين الگويي قدم بردارد و هرچه براي معرفي اين بانو به جامعه بيشتر كار شود و تحقيقات و كتب پيرامون آن نوشته شود، الگوگيري از فرهنگ فاطمي بيشتر شده و در نتيجه جامعه‌اي فاطمي خواهيم داشت، كه درس‌هاي زندگي را از مكتب فاطمه(سلام‌الله عليها) آموخته است. اين مكتب اساس شيعه را پايه نهاد و تا به امروز استمرار دارد. دامنه‌ كار از حيث زماني و مكاني شامل همه‌ي زنان مسلمان است ولي از ديد وسيع‌تر تمام زنان جهان مي‌توانند از زندگي حضرت بهره بگيرند. در اين پژوهش از منابع ارزنده‌ي قرآن و سنت و نتيجه نگارش اساتيد و صاحب‌نظران بزرگ از جمله محمد دشتي‌ري شهري، ابراهيم اميني و …. استفاده شده و روش كار به گونه‌اي است كه به سيره‌ي حضرت در قالب بيان نكات و جنبه‌هاي رفتاري ايشان در مراحل مختلف زندگي پرداخته شده است و هدف تطبيق زندگي يك فرد مسلمان اعم از زن و مرد با زندگي يك انسان والا براي رسيدن به هدف خلقت يعني كمال است. در واقع آنچه به عنوان مسئله اصلي مورد بحث قرار مي‌گيرد، بررسي و شناسايي الگوهاي رفتاري حضرت فاطمه(سلام‌الله عليها) است. و هدف از تحقيق در اين موضوع معرفي شخصيت ايشان از طريق بيان الگوهاي رفتاري در سه زمان و سه نقش دختري، همسري، مادري براي رسيدن به يك زندگي سعادتمند و فاطمي ‌است.

كليد واژه:‌ سيره، مسلمان، الگو


فهرست مطالب
                                                                                                                                                                   عنوان صفحه
مقدمه                                                                                                                                                                          1 
فصل اول
كليات و مفاهيم
گفتار اول: كليات تحقيق                                                                                                                                                3
تعريف و تبيين موضوع                                                                                                                                                3
اهداف و ضرورت تحقيق                                                                                                                                               3
فوايد و اهداف تحقيق                                                                                                                                                   4
پيشينه و سابقه پژوهش                                                                                                                                               4
طرح مسئله و پرسش تحقيق                                                                                                                                        5
روش تحقيق                                                                                                                                                               6
ساختار تحقيق                                                                                                                                                           6
مشكلات و موانع تحقيق                                                                                                                                              7

گفتار دوم
مفهوم شناسي
معناي سيره                                                                                                                                                               9  
جايگاه الگو از لحاظ روانشناسي                                                                                                                                  9
هويت و حقيقت زن مسلمان                                                                                                                                         11
فصل دوم
جايگاه حضرت زهرا(سلام‌ الله عيلها) به عنوان دختر
1-دوران كودكي                                                                                                                                                      16
2-1- فاطمه در رحم مادر                                                                                                                                         16
2-2- اوضاع سياسي اجتماعي مسلمانان                                                                                                                  17
2-3- فاطمه در شعب ابي‌طالب                                                                                                                                18
2-4-روابط عاطفي پيامبر و حضرت زهرا(سلام‌الله عليها)                                                                                         19
2-4-1- گواهي عايشه                                                                                                                                           19
2-4- 2- شدت نزديكي فاطمه به پيامبر                                                                                                                  20
2-4-3- بوسيدن فاطمه توسط پيامبر                                                                                                                     20   
2-4-4- محبوبيت فاطمه نزد پيامبر                                                                                                                        21
2-5- فاطمه و دلسوزي براي پدر                                                                                                                           22
2-5-1-دفاع از شخصيت پدر                                                                                                                                 22
2-5-2- صحنه‌اي دلخراش در كنار كعبه                                                                                                                22  
2-5-3- آزار پدر در برابر ديدگان دختر                                                                                                                23  
2-6- فاطمه در عزاي مادر                                                                                                                                   24
2-7- كرامت فاطمه در نزد پدر                                                                                                                              25
2-7-1- پيامبر و اجازه ايشان از فاطمه براي ورود به خانه‌اش                                                                                 25
2-7-2- پيامبر و بشارتي به فاطمه                                                                                                                       26  
2-7-3- پيامبر و مژده شيرين كامي به فاطمه                                                                                                         26 
2-7-4- رازداري دختر براي پدر                                                                                                                          27    
2-7-5- راز گفتن حضرت رسول(صلّي‌الله عليه و اله و سلم) به دخترش فاطمه                                                          27
2-8- شباهت فاطمه به پدرش و نوع رفتار پيامبر با او                                                                                            28
2-9- فاطمه و جدايي از پدر                                                                                                                                 29    
2-9-1- فاطمه در سوگ پدر                                                                                                                                 30
2-9- 2- حال فاطمه به هنگام وفات پدر                                                                                                                  30  
2-9-3- فاطمه در لحظه جدايي پدر                                                                                                                         31
نتیجه                                                                                                                                                                   32 
فصل سوم
جايگاه حضرت زهرا (سلام‌الله عليها)‌ به عنوان همسر
3-1- ازدواج آسمانی                                                                                                                                            34
3-1-2- خواستگاری بانوی بانوان                                                                                                                       35               
3-1-3-خطبه عقد ازدواج                                                                                                                                    37
3-1-4- جهیزیه بانوی بانوان                                                                                                                              37
3-1-5- مهریه بانوی بانوان                                                                                                                                 39
3-1-6-ولیمه عروسی                                                                                                                                          40 
3-1-7- شب زفاف 41
3-2- خانه و اثاث خانه‌ي بانو 43
3-2-1- اجاره خانه 43
3-2-2- داستان گردنبند 44
3-2-3- داستان پرده 44
3-3- پدر و معيار ازدواج 45
3-4- راهنمايي پيامبر براي تقسيم كارها 46
3-4-1- همكاري زن و شوهر                                                                                                                                 46
3-4-2- فاطمه و تقسيم كار در خانه 47
3-5-خانه‌داري حضرت زهرا(سلام الله عليها) 48
3-5-1- تدبير حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) در پذيرايي از مهمان 48
3-5-2- سازش با مشكلات مالي 49
3-5-3- نظم فاطمه در خانه 49
3-5-4- شيريني زندگي 51
3-5-5- سختي‌هاي زندگي 52
3-5-6- تلخي زندگي 53
3-5-7- درخواست خدمتكار از پيامبر 53
3-6- علي(عليه‌السلام) و مدح حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) 54
3-6- 1- بهترين همسر 54
3-6-2- منزلت حضرت زهرا (سلام‌الله عليها) به عنوان همسر 55
نتيجه 56
فصل چهارم
جايگاه حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) به عنوان مادر
4- 1- حوادثي از دوران بارداري 58
4-1-1- دوران بارداري 58
4-1-2-وضع حمل 59
4-1-3- معجزه‌اي از دوران بارداري 60
4-2- حقوق نوزاد 61
4-2-1- نام‌گذاري پيش از ولادت 61
4-2-2- اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد 61
4-2-3-كام برداشتن 62
4-2-4-عقيقه كردن و اعتقاد به عقيقه 62
4-2-5- تراشيدن سر 62
4-3- نيازهاي كودك 63
4-3-1-نيازهاي تربيتي 63
4-3-1-1- پرورش و تربيت فرزند 63
4-3-1-2- نوع دوستي حضرت 63
4-3-2- نياز به آموزش 65
4-3-2-1- شعرهاي سودمند 65
4-3-2-2- نقش شعر در تعليم و تربيت كودك 65
4-3-2-3- شعرخواني حضرت براي فرزندانش 66
4-3-3- نياز به بازي 67
4-3-3-1- بازي و تحرك 67
4- 3-3- 2-نقش بازي در رشد 68
4- 3-3-3- ارزش جسماني بازي و تحرك 69
4-3- 3-4- ارزش درماني 69
4-3- 3-5- ارزش تربيتي 69
4-3-3-6-ارزش اجتماعي و آموزشي 69
4-3- 3-7- ارزش اخلاقي(معنوي) 70
4-3-3- 8- سن بازي 70
4-3-3- 9-بازي والدين با كودك 71
4-3- 4-تحليل روان شناختي بازي 72
الف) نظريه‌ نيروي اضافي 72
ب) نظريه تنش‌زدايي (رفع خستگي و تجديد نيرو) 73
پ)نظريه تجديد تكاملي 73
ت)نظريه پيش تمرين 73
4-3-5- نيازهاي عاطفي 74
4-3-5-1- داستان محبت‌آميز فاطمه(سلام‌الله عليها) 76
4-3-5-2- داستان شفقت و دلسوزي فاطمه 77
4-3-5-3-بوسيدن فرزند 78
4-3-5-4-نذر فاطمه و علي براي شفاي فرزندان 78
4-3-5-5- فاطمه در بستر مرگ به ياد بچه‌هايش 80
4-3-6- بهترين مادر و پدر 82
نتيجه فصل 82
پيشنهاد 83
نتيجه 84
منابع و مآخذ 86

مقدمه
انسان به دليل كمال‌خواهي اهداف و آرزوهايي را در سر مي‌پروراند. زماني كه با الگوهايي روبرو مي‌شود و كمال مطلوب خويش را در آنها مي‌يابد از نظر عاطفي نوعي قرابت و هماهنگي بين خود و الگو مي‌بيند. و از سوي ديگر، احساس نياز به آن كمال مطلوب، سراسر وجود الگوپذير را مي‌گيرد. اين دو عامل باعث مي‌شود كه الگوپذير به دنبال الگو برود.
از جمله كساني كه مي‌تواند الگوي جامع و كاملي براي تمام افراد و مخصوص خانم‌ها در تمامي اعصار باشد. ريحانه‌ي نبي حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) مي‌باشد. بانويي كه از آموزگاري چون پيامبر و مادري چون خديجه درس آموخته‌ و همه‌ي ابعاد زندگي او براي زن مسلمان امروز الگو است. فاطمه(سلام‌الله عليها) در بلنداي قله‌‌ي عفاف، تقوي، پاكدامني، حجب، حيا، متانت و وقار قرار داشت. هرگز هواي نفس بر او چيره نشد بلكه هاله‌اي از پاكدامني و پارسايي و تقوي و طهارت او را احاطه كرده بود، زندگي حضرت علي(عليه‌السلام) و فاطمه(سلام‌الله عليها) بهترين شيوه و تجربه براي ساختن نسلي پاك و سعادتمند است. زهرا(سلام‌الله عليها) زني عابده و مقدسه است ولي، چون راهبان كه ترك دنيا و زندگي گويند و در گوشه محرابي خود را وقف و متوقف كنند بلكه وارد جامعه مي‌شود، به اهتمام در امور اجتماعي مي‌پردازد و سعي در رفع مشكلات مردم دارد. زهراي مرضيه نه تنها در اجتماع كه در سياست نيز الگوي تمام زنان عالم است. از مهمترين تلاش‌هاي او دفاع از مقام ولايت حضرت علي(عليه‌السلام) است. در اين تحقيق برآنيم كه مختصري به بررسي زندگي حضرت بپردازيم.

فصل اول
كليات و مفاهيم

گفتار اول: كليات تحقيق
تعريف و تبيين موضوع
موضوع تحقيق پيرامون ارائه الگويي مناسب براي زنان است؛ الگويي كه در نقش دختري و هم در نقش مادري و هم در نقش همسري موفق باشد و هم خود انساني والامقام و با كرامت باشد و چه كسي بهتر از بانويي كه در گفتار اول: كليات تحقيق
تعريف و تبيين موضوع
موضوع تحقيق پيرامون ارائه الگويي مناسب براي زنان است؛ الگويي كه در نقش دختري و هم در نقش مادري و هم در نقش همسري موفق باشد و هم خود انساني والامقام و با كرامت باشد و چه كسي بهتر از بانويي كه در خانه وحي رشد كرده و با نور وحي انسي عجيب گرفته، چه كسي بهتر از فاطمه(سلام‌الله عليها) او در نقش‌هايي كه براي حيات زنان پديد مي‌آيد روزگار گذرانده و در هر عرصه‌اي نشان داده كه زن چگونه بايد باشد. او نشان داده كه زن چگونه مي‌تواند در عين اينكه همسري موفق است مادري موفق باشد.
همانگونه كه قبل از اين در خانه‌ي پدري‌اش با پدر و مادر رفتاري در خود تعيين داشته است. بدين جهت شايسته ديدم كه جهت الگودهي و درس‌گيري از ابعاد مختلف زندگي حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) اين قديسه‌ي عالم هستي، اين تحقيق را جمع‌آوري نمايم. براي مثال: در فصل اول حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) چنان با پدر بزرگوار خود رابطه‌ي عاطفي داشتند كه پيامبر هميشه او را در گردن مباركشان بوسه مي‌زد و وقتي به فصل دوم مي‌پردازيم مي‌توانيم داستان تدبير حضرت زهرا در پذيرايي از مهمان را براي خوب خانه‌داري كردن او مثال آوريم و در فصل سوم مي‌توانيم داستان انداختن تسبيه توسط حضرت زهرا را براي فرزندانش نمونه آوريم.
اهداف و ضرورت تحقيق
واقعيت امر اين است كه در جامعه‌ي امروز، زن هويت اصلي خود را كه رسيدن به كمال معنويت است گم كرده و در زنجير مدگرايي و تجمل و آزادي و فمنيسم غوطه‌ور است. حتي بسياري از زنان كه ادعاي دوستي اهل بيت(عليهم‌السلام) و تدين را دارند نيز نتوانسته‌اند در مسير درست بين خود حضرت فاطمه(سلام‌الله عليها) رابطه ايجاد كنند و در جهت الگوگيري او را اسوه‌ي خود قرار دهند. شايد يكي از دلايل اين موضوع عدم شناخت كامل زنها از زندگاني آن بانو و ارزش شدن ضد ارزشهاست، كه با آسيب‌شناسي اين موضوع پي مي‌بريم كه ريشه‌ي همه‌ي اين نابساماني‌ فردي و اجتماعي از همين ناآگاهي سرچشمه مي‌گيرد. در اين تحقيق سعي شده با پرداختن به زندگاني حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) در سه بعد گامي كوچك در تبيين و نشر و گسترش معارف و فرهنگ فاطمي برداشته باشيم.
فوايد و اهداف تحقيق
هدف از انتخاب اين موضوع همان گونه كه در مباحث قبلي به نوعي اشاره گرديد:
1)آشنايي با فرهنگ زندگي حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله عليها) و درسهايي از زندگي ايشان
2)معرفي بانوي نمونه اسلام جهت الگوگيري از ايشان
3)سبط و گسترش فرهنگي فاطمي در جوامع اسلامي و امت.
هدف ما شناساندن شخصيت اين بانوي بزرگ به زنان مسلمان است. و آگاهي دادن به نسل جوان امروز است. زيرا الگوهاي رفتاري حضرت فاطمه(سلام‌الله عليها) همه انسانها را به سعادت مي‌رساند. برخواسته از حقيقت و منتهي به سعادت است. قطعاً آشنايي صحيح نسبت به اين الگوي شايسته در مرحله اول فرد و در مراحل بالاتر جامعه را به سوي فردايي بهتر هدايت مي‌كند، حياتي مملو از پاكي، صداقت، معنويت، پاكي، فداكاري، جهاد، ايثار و عدالت و …
پيشينه و سابقه پژوهش
از قرن اول و دوم حول شخصيت‌هاي مذهبي كتابهاي زيادي نگاشته شده، پيرامون زندگاني حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) و سيره‌ي ايشان نيز كتابهاي زيادي نوشته شده است. از جمله مي‌توان به:
1) فاطمه من المهد الي اللحد، محمد كاظم قزويني.
2)غم‌ خانه‌ي فاطمه زهرا(سلام‌الله عليها) شيخ عباس قمي، پيرامون زندگاني حضرت زهرا (سلام‌الله عليها)
3) فاطمه الزهرا(سلام‌الله عليها) المرأه النموذه في الاسلام، ابراهيم اميني
4) سيري در سيره‌ي حضرت زهرا(سلام الله عليها) علي اكبر بابازاده
5)تحكيم خانواده محمد محمدي ري‌ شهري در كتب تحكيم خانواده از نگاه قرآن و حديث آقاي ري شهري تنها آداب ازدواج و همسرداري حضرت زهرا آورده شده امّا بنده در پژوهش خود سعي كردم الگوي كاملي از حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) ارائه دهم به همين خاطر از كتب مربوطه استفاده كرده و در حدود سه فصل الگوي يك دختر نمونه و يك همسر نمونه و يك مادر نمونه را از زندگي حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) ارائه دادم.
طرح مسئله و پرسش تحقيق
سئوال اصلي
* حضرت زهرا(سلام‌الله‌عليها) براي زن مسلمان چگونه الگويي است؟
سوالات فرعي
1- جايگاه حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) به عنوان دختر چكونه است؟
2- جايگاه حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) به عنوان همسر چگونه است؟
3- جايگاه حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) به عنوان مادر چگونه است؟
روش تحقيق
روش تحقيق بر اساس دو محور نگرش‌ها و راه‌ كارها مورد بررسي قرار مي‌گيرد. بر اساس نوع ديد و هدف (نگرش‌ها)، بر اساس اين محور روش تحقيق در جهت بررسي وضعيت رفتاري حضرت فاطمه‌(سلام‌الله عليها) است و طبق اين بررسي الگوهاي رفتاري زندگاني حضرت زهرا (سلام‌الله عليها) برداشت مي‌شود. در نتيجه تحقيق هم بنيادي است از اين رو كه در صدد معرفي شخصيت حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) از طريق توصيف الگوهاي رفتاري اوست و كاربردي از اين حيث كه هم مسئله محور است يعني با هدف حل مشكلات زنان امروز و نسل جوان نوشته شده و هم توسعه‌اي است، يعني به قصد رسيدن به وضع بهتر براي زنان مسلمان در سايه الگوگيري از آن بانوي بزرگ گام برداشته است. بر اساس نوع فعاليت اجرايي در انجام تحقيق(راه كارها):‌
در اين محور، تحقيق با روش كتابخانه‌اي انجام شده، در اين روش منابعي چون كتب و مقالات پيرامون موضوع مورد تحقيق و منابع وحي و سنت و …. استفاده شده است
ساختار تحقيق
ساختار كلي تحقيق داراي چهار فصل است كه عبارتند از:
فصل اول:‌كليات و مفاهيم
فصل دوم:‌ جايگاه حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) به عنوان دختر
فصل سوم:‌ جايگاه حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) به عنوان همسر
فصل چهارم: جايگاه حضرت زهرا(سلام‌الله عليها)‌به عنوان مادر
مشكلات و موانع تحقيق
از جمله مشكلاتي كه در امر تحقيق با آن مواجه شدم، كمبود منابع غني و مناسب به خصوص كتاب‌ها و اثرات جديدي كه در اين رابطه باشد.كه نشأت گرفته از كمبود مركز پژوهشي و كتابخانه‌‌هاي غني است. در ضمن كتاب‌هاي غني كه مي‌شد براي تحقيق استفاده كرد عربي بودند و بايد براي استفاده از ترجمه‌‌ي آنها استفاده نمايم.
همچنين پايين بودن سن فرزندم كه نياز به مراقبت و نگه‌داري دارد نوشتن تحقيق را كمي برايم مشكل كرد. كه به حول و قوه الهي و با كمك خداوند همه‌ي امور سپري شد.

گفتار دوم
مفهوم‌ شناسي

با توجه به موضوع تحقيق«‌الگوي زن مسلمان در سيره‌ي حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) و واژگاني كه استفاده شده است بسيار است اما سيره به معاني ذيل بيان شده‌اند.
معناي سيره
‍ [سير ]: آنكه بسيار سير و سفر كند .
سِيرَه:
ج سِيَر [ سير ]: اسم است از ( سَارَ )، سُنّت ، روش ، هيأت ، مذهب ؛ « ِسيرَة الرجُلِ»: روش و كردار مرد، چگونگى رفتار او با مردم؛ «حَسَنُ السِّيرَة » خوش برخورد و نيكو روش با مردم، و در زبان متداول بر داستان و قصه اطلاق مى شود هم چنان كه گويند ( سِيرَة عَنْتَرة) يعنى داستان و تاريخ عَنْتره كه از شاعران و دلاوران عرب بوده است .
سيره ذاتيه:
خود زيستنامه، خود زندگي نامه، نگارش شرح زندگي شخصي بوسيله خود او، زيستنامه، بيوگرافي، تاريخچه زندگي، تذکره، زندگينامه
جايگاه الگو از لحاظ روانشناسي
گر چه بسياري از يادگيريهاي ما بر اثر برخورد مستقيم با محيط حاصل مي‌شود، شكل ديگري از يادگيري نيز وجود دارد كه به گونه‌اي غير مستقيم اتفاق مي‌افتد؛ به اين معنا كه گاهي صرف مشاهد رفتار همسالان، والدين يا آموزگار ممكن است خزانه‌ي اطلاعات رفتاري مشاهد‌ه‌گر را توسعه دهد و او را با گروه جديدي از رفتارها آشنا سازد.
آلبرت باندورا بر اين باور است كه اگر يادگيري ما فقط به شيوه‌ي آزمايش و خطا و محصول فرآيند شرطي شدن عامل مي‌بود، كار بسيار دشوار و پر خطري پيش رو داشتيم؛ اما خوشبختانه بسياري از رفتارهاي پيچيده‌ي كودكان تقليد از الگوهاي شايسته‌اي است كه براي كودكان هنگام حل مشكل يا در مواجهه با جهان اطراف خود، نتايج موفقيت آميز داشته‌اند.
قرآن كريم نيز يادگيري از راه تقليد را از راه‌ حل‌هايي مي‌داند كه انسان از طريق آن، طرز برخورد مناسب و صحيح با محيط و همچنين روشهاي منطقي حل مشكل را مي‌آموزد و موفق به حل مشكلات خود مي‌شود. آنجا كه داستان قابيل و درماندگي وي در پنهان‌سازي جسد برادرش مطرح مي‌شود قرآن كريم مي‌فرمايد: « خداوند كلاغي برانگيخت كه زمين را مي‌كند تا به او بنمايد كه چگونه جسد برادر را زير خاك پنهان سازد.[قابيل] با خود گفت:‌اي واي بر من آيا من عاجزم از آنكه مانند اين كلاغ باشم و جسد برادر را زير خاك پنهان سازم….» همين كه قابيل پنهان‌سازي را از پرنده‌اي مشاهده كرد، خود نيز كه در مورد پيكر بي‌جان برادر درمانده بود، همان كار را كرد. مشاهده‌ي رفتار پرنده انگيزه‌اي را در او به وجود آورد كه از رفتار آن پرنده الگوبرداري كند و براي حل مشكل خود، همانند او عمل نمايد.
از آنجا كه انسان بسياري از رفتارهاي خود را از طريق يادگيري ياد مي‌گيرد، وجود يك الگوي شايسته و نيك، در يادگيري اهميت زيادي دارد. پيامبر اسلام (صلّي‌الله عليه و آله وسلم) و جانشينان معصوم او (عليهم‌السلام) براي پيروان و دوستداران خود الگويي شايسته‌اند. قرآن كريم نيز با توجه به نقش اين روش در يادگيري و در انتخاب رفتارها ما را به پيروي از پيامبر(صلّي‌الله عليه و آله و سلم) و فراگيري از او فرا مي‌خواند كه « به راستي رسول خدا براي شما الگوي رفتاري شايسته‌اي است.« در جاي ديگر به الگوگيري از حضرت ابراهيم(عليه‌السلام) و پيروان وفادار او سفارش مي‌كند كه با وجود شرايط سخت حاكم بر محيط راه خدا پوييدند و در اين راه ثابت قدم ماندند. از اين آيه چنين برداشت مي‌شود كه الگوگيري لزوماً به معناي سازگاري با محيط و گام زدن كوركورانه در راهي كه عموم مردم مي‌روند نيست، بلكه چه بسا تقليد به معناي الگوگيري از جنبه‌ي سنت‌شكني و رفتار آگاهانه بر اساس ايمان و عقيده‌ي صحيح باشد. به عنوان نمونه قرآن كريم مي‌فرمايد: « شما مي‌توانيد از ابراهيم و پيروان او الگو بگيريد كه در مقابل بت‌پرستان ايستادند و به پرستش بت‌ها تن ندادند.»
تكيه اين ايه بر اين است كه انسان به دنبال درك حقانيت راه، با اعتماد به نفس و توكل بر خدا مي‌تواند برخلاف جريان آداب و رسوم باطل ملي و قومي و اجتماعي گام بردارد. نمونه اين روش نيز وجود همين الگوهاي شايسته در طول تاريخ بشر است.
هويت و حقيقت زن مسلمان
انسان چه مرد و چه زن كه داراي هويتي واجد، و جوهري همسان هستند، و در پيمودن راه كمال و ظهور آثار انسانيت و رسيدن به درجات و مقامات معنويه هيچ فرقي با هم ندارند، اگر با ميل باطني و كشش فطري، و كمك‌‌‌گيري از عقل و نبوت و امامت و معلمان دلسوز، و مربيان واجد شرايط به قبول ربوبيت حق تن دهند،و مالكيت و تدبير و هدايت حضرت حق را در تمام جهات زندگي بپذيرند، از افتادن در لجنزار بندگي طاغوت و هواي نفس و دچار شدن به فرهنگ‌ها و مدرسه‌هاي شيطاني در امان مي‌مانند، و از بركت مملوك بودن نسبت به مالك واقعي، به مقامات عاليه ملكوتيه و عريشه خواهند رسيد.

مرد و زن در خلقت ظاهري و باطني خود تجلّي رحمانيت و رحيميت و ربوبيت حضرت حقند، اين واقعيت است كه از صريح آيات كتاب الهي استفاده مي‌شود و جاي انكار و ايراد، و شك و ترديد ندارد. زن انسان است، زن داراي استعداد و قواي معنويست، زن در منطق وحي هويت و جوهري يكسان با مرد دارد.

زن رحمت الهي است، زن جلوه ربوبيت حق است. تحقير او، حمله به او، پايمان كردن حقوق او، سرپيچي از حفظ برنامه‌هاي به حق او، ضعيف شمردن او در دايره انسانيت، بي‌مورد طلاق دادن او، فرق گذاشتن بين او و پسر، همه و همه آثار شوم مدعيان مالكيت بر بشر، و فرعون‌هاي تاريخ، و فرهنگ‌هاي سلطه‌گر و ستم پيشه و ظالم و بيدادگر است.

زن اگر قدر خود را بشناسد، و موقعيت انساني خويش را حفظ كند، و از تعاليم عاميه اسلام براي رشد و تربيت خود بهره بگيرد در حد توان خويش، مريمي پاك، و خديجه‌اي با كرامت، و زينبي شايسته، و مقامي در خور حريم حضرت حق خواهد شد. و گرنه مانند مرداني كه راه ناسپاسي سپردند، و به نعمتهاي حق كافر شدند، و سر از هدايت پروردگار پيچيدند دچار خزي دنيا و آخرت و لعنت ابد حق خواهند شد.

زماني كه اسماء بنت عميس همراه شوهر بزرگوارش جعفر بن ابي‌طالب از مهاجرت حبشه كه هجرتي الهي و محض حفظ دين بود بازگشت، به ديدار زنان پيامبر آمد و به آنان گفت:‌( آيا در قرآن در رابطه با ما زنان چيزي هست؟ گفتند:‌ نه! به محضر رسول الهي شناخت و عرضه داشت يا رسول الله زنان در نااميدي و خسارتند پيامبر فرمود:‌( از چه نظر به عرضه داشت چنان كه از مردان ذكر خير شده از زنان نشده، خداوند مهربان اين آيه را نازل فرمود و آيه 35 سوره احزاب را قرائت فرمود در صريح اين آيه شريفه هست كه زنان نيز مانند مردان مي‌توانند به ده مقام عالي ملكوتي و معنوي برسند و از اين طريق مغفرت حق و اجر عظيم آخرتي كسب كنند، مقامات عبارت است از :
1- مقام اسلام
2- مقام ايمان
3- مقام طاعت و فرمانبرداري
4- مقام صدق
5- مقام صبر و پايداري در برابر تمام حوادث
6- مقام فروتني و خوف از عظمت و عقاب حق
7- مقام كرم وجود كه ثمره‌ي آن صدقه است
8- مقام روزه و صوم
9- مقام ضبط نفس و مالكيت بر شهوات
10- مقام ياد و ذكر حق

در هر صورت زن بنا بر منطق وحي مي‌تواند به اعلا درجات و مقامات معنويه برسد و مريم گونه شود، و در صورت بي‌توجهي به آئين حق و شخصيت انساني خود راه به اسفل دركات برده و از بهائم پست‌تر مي‌گردد، دو مرحله‌اي كه براي تمام مردان مقرر است.
و زن مسلمان يعني زني كه خود را در دامنه‌ي قله‌اي مي‌داند كه در اوج آن فاطمه‌ي زهرا(سلام‌الله عليها) بزرگترين زن تاريخ بشر- قرار دارد؛ آنچه كه در اسلام براي زن عرضه مي‌شود؛ چيزي است كه هيچ انسان انديشمند و با انصافي نمي‌تواند منكر شود «كه اين براي زن خوب است.»
اسلام زن را به عفت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آميزش بي‌حد و مرز ميان زن و مرد، به حفظ كرامت انساني، به آرايش نكردن در مقابل مرد بيگانه براي آن كه چشم او لذت نبرد دعوت مي‌كند اين بد است؟ اين كرامت زن مسلمان است. اين كرامت زن است. زن مسلمان زني است كه هم دين خود را ، حجاب خود را، زنانگي خود را، ظرافت‌ها و رقّت‌ها و لطافت‌هاي خود را حفظ مي‌كند؛ هم از حق خود دفاع مي‌كند؛ هم در ميدان معنويت و علم و تحقيق و تقّرب به خدا پيشروي مي‌كند و شخصيت‌هاي برجسته‌اي را نشان مي‌دهد و هم در ميدان سياسي حضور دارد. اين مي‌شود الگويي براي زنان.

 

 

 نظر دهید »

یا فاطمه الزهرا علیها سلام

18 اسفند 1394 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز

قال النبی(صلی الله علیه و آله): «فاطمةُ شِجْنَةٌ مِنّی یَقْبِضُنی ما یَقْبِضُها و یَبْسطْنی ما یَبْسطُها.»

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

«فاطمه شاخه‌ای از من است هر آنچه او را غمگین سازد، مرا غمگین می‌کند و هر آنچه او را خوشحال سازد، مرا خوشحال می‌کند.»
منبع: المناقب، ج 3، ص

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مدرسه فاطمه الزهرا سلام الله علیها کوی علوی اهواز

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • چکیده از تحقیق پایانی

Random photo

بروشور پژوهشی معرفی کتاب پیرامون امام حسن مجتبی(ع)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس