مدرسه فاطمه الزهرا سلام الله علیها کوی علوی اهواز

  • خانه 
  • بروشور معرفی کتاب پیرامون امام حسن مجتبی(ع) 
  • تماس  
  • ورود 

مقاله پژوهشی « اقدامات کردستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی »

29 مهر 1398 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز

مقاله پژوهشی « اقدامات کردستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی »

مقاله برگزیده استانی همایش « چهل سالگی انقلاب اسلامی » حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهراء(س)آبادان

نویسنده : خانم سیده حوریه محمدی راد طلبه حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهراء(س)کوی علوی اهواز

نمایش فایل های پیوست:

  • _._.pdf (298 کیلوبایت)
 نظر دهید »

بروشور پژوهشی معرفی کتاب پیرامون امام حسن مجتبی(ع)

24 مهر 1398 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز
بروشور پژوهشی معرفی کتاب پیرامون امام حسن مجتبی(ع)
 نظر دهید »

بروشور پژوهشی معرفی کتاب پیرامون امام حسن مجتبی(ع)

24 مهر 1398 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز
بروشور پژوهشی معرفی کتاب پیرامون امام حسن مجتبی(ع)
 نظر دهید »

جزوه پژوهشی پیرامون « آثار پیاده روی اربعین حسینی »

23 مهر 1398 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز

« بسم الله الرحمن الرحیم »


آثار فردی پیاده روی اربعین حسینی
 

آثار فردی:

1-رسیدن به ثواب عظیم: در روایات متعددی زیارت امام حسین (ع) به منزله ی یک عمره مقبوله دانسته شده و در برخی روایات ثواب بیشتری برای زیارت امام حسین(ع) ذکر شده است. راوی می گوید:محضر مبارک امام صادق (ع) عرضه داشتم: فدایت شوم چه می فرمایید درباره کسی که با داشتن قدرت زیارت امام حسین(ع) را ترک می کند؟ حضرت در پاسخ فرمودند:

« این شخص عاق رسول خدا ص و عاق اهل بیت علیهم السلام می باشد و امری را که به نفع اوست سبک شمرده است.کسی که آن حضرت را زیارت کند خداوند متعال حوائجش را برآورده نماید و آنچه را از دنیا مقصود اوست کفایت فرماید و نیز زیارت آن حضرت موجب جلب رزق برای زائر می باشد.»  (کامل الزیارات،ص 128).

همچنین در سوره توبه آیه 120 نیز در مورد اصل پیاده روی جمعی که پیاده روی اربعین یکی از مصادیق آن به شمار می رود به این مورد اشاره شده است.

از طرفی امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین (ع) با پای پیاده می فرمایند:

 « کسی که با پای پیاده به زیارت امام حسین (ع) برود خداوند برای هر قدمی که برمیدارد یک حسنه برایش نوشته ، یک گناه از او محو می نماید.» (کامل الزیارات،ص134)

 

 

2- تعمیق باورهای دینی: بخشی از این دستاورد عظیم با دیدن صحنه های ارادت مردم به اهل بیت (ع) حاصل می شود.مثل احترام و ارادت شیعیان عراق به زوار امام حسین(ع) در مسیر پیاده روی، پیاده روی گروه هایی از یهودیان و مسیحیان و حتی کشیشان و نویسندگان آنها…

آنتوان بارا ؛ اندیشمند مسیحی ضمن شرکت در پیاده روی اربعین گفته است:

«انسان از توصیف اربعین ناتوان است.اربعین سحر و جادوی ویژه ی الهی است و عقل از هضم این ایده که میلیون ها نفر خانه هایشان را ترک کنند و هزاران کیلومتر را به قصد زیارت امام حسین ع ترک کنند عاجز است.» (خبرگزاری مهر،تاریخ مخابره 19/9/1393).

 

3- تجربه سبک زندگی جدید:  همه شئون و مناسبات در این ایام بر محور امام حسین (ع) شکل گرفته و رنگ خدایی می گیرد.در اربعین انگیزه ها حسینی است و به عشق امام حسین (ع) تحمل سختی ها آسان می شود.شیعیان بر محور امام خود به مقام ایثار و فداکاری ،بذل و بخشش نسبت به یکدیگر می رسند و سبک زندگی حسینی را تجربه می کنند.

سبک زندگی حسینی،زندگی افرادی است که دنیا برایشان کوچک شده و با تمام آنچه دارند به یک عشق بزرگتر می اندیشند و دنیا با تمام زیبایی هایی که دارد چنگی به دلشان نمی زند و جز با جلب رضایت خدا آرام نمی گیرند. این سفر دارای سختی های متنوعی است که تمامی آنها در مسیر زیارت،سازنده و مفید

 

خواهد بود.می توان به این سفر به چشم یک “سیر تربیتی” نگاه کرد که انسان را برای مدت کوتاهی از تعلقات دنیایی جدا کرده و شیعه را در یک شرایط سخت از لحاظ مادی،برای نصرت امام مهیا می سازد. این پیاده روی می تواند آماده سازی شیعه برای عهد با امام عصر عج پس از ظهور باشد.بنابراین در این سفر کوتاه روح زندگی افراد منطبق بر قرآن و معارف حسینی می شود. واین بسیار مهم است چرا که در طول تاریخ دعوا بر سر همین روح است،نه سر شعار و حرف دشمنان در طول تاریخ تشیع تلاش کرده اند که سبک زندگی و روح حاکم بر زندگی ما، اموی،قاجاری،پهلوی و غربی باشد.و از ثمرات این سفر این است که ولو برای چند روز هم که شده روح حاکم بر زندگی ما حسینی شود.البته بعد از این سفر هم بسیار مهم است و باید پشت پرده زندگی خویش را بنگریم که چقدر حسینی شده ایم.

 

4- مشمول دعای امام صادق ع شدن.طبق روایات

 

5- پاکسازی و توبه: سفر کربلا به خصوص اگر با پای پیاده باشد ، سفر خودسازی و پاک کننده ی روح از آلودگی هاست.سختی های سفر نیز برای خودسازی و مبارزه با نفس بسیار نافع است.همان طور که شرایط جنگی در دفاع مقدس موجب خودسازی و تقویت روحی می شد،این سفر نیز از این منظر حائز اهمیت است.هر قدمی که برای زیارت اباعبدالله الحسین(ع) برمی داریم برای ما مغفرت است.ما همیشه به توبه و استغفار نیاز داریم و زیارت کربلا به خصوص با پای پیاده یک فرصت استثنایی برای خودسازی، توبه و استغفار است.و طلب مغفرت هم چیزی نیست که تنها در برخی لحظات خاص،یا به مقدار محدود به آن نیاز داشته باشیم بلکه ما همیشه به استغفار نیاز داریم.آدم باید به طلب مغفرت حریص باشد چرا که مغفرت یک مسئله تمام شدنی نیست.با هر طلب مغفرت موانع بین ما و خدا برطرف می شود و راه باز  می شود و نور شایستگی می آید.وقتی که پیامبراسلام(ص) طبق روایات روزی صدمرتبه استغفار می کردند دیگر تکلیف ما مشخص است.

 

 

 نظر دهید »

معاونت پژوهش - نقش اتحاد اسلامی در امنیت اسلامی

25 اسفند 1394 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز

 

 

نقش اتحاد اسلامی در امنیت اسلامی

 

 

 

 

نام محقق : حلیمه کعب زاده

 

مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزهراء (س) -کوی علوی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

  رهبر معظم انقلاب سال 1386 را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی‌ نامید. از آنجا که اتحاد و همبستگی امت اسلامی ‌از مقوله‌های مهم و ضروریات اجتناب ناپذیر در شرایط فعلی شمرده می‌شود، می‌طلبد که تحقیقات گسترده و کارگشا، در جهت دستیابی به وحدت و انسجام جوامع اسلامی‌ صورت گیرد. ‌یکی از منابع مهم در‌ این خصوص، آیات ،سخنان علماء اسلام و‌ احادیث ائمه در‌ این رابطه بوده است و ما در ‌این مقاله می‌کوشیم که برخی از سخنان ائمه و علما را به عنوان عوامل انسجام و همگرایی تحت عناوین دین، خدا ،آیات و رویات، وشاخصه هایی چون فریضه حج ، نماز جمعه و جماعت را بررسی کنیم. اتحاد ملی و انسجام اسلامی ‌نیز کارایی‌های بسیار دارد. با توجه به وضعیت کشورهای مسلمان، رسیدن به ‌این اتحاد، ضرورت می‌یابد و از آن‌ها کشورهای قدرتمندی را می‌سازد.‌ این اقتدار مطلوب قدرتهایی که خود ادعای حاکمیت دنیا را دارند، نمی‌باشد. از ‌این رو، با ابزارها و ترفندهای بسیاری ‌این اتحاد را نشانه گرفته‌اند.

کلیدواژه‌ها: مبانی ،قرآن، وحدت و اتحاد، روایات، اختلاف

مقدمه

 موضوع اتحاد اسلامی ‌از زوایای گوناگون مورد اهتمام پژوهشگران و نخبگان مذهبی و سیاسی بوده است. در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، تفرقه بین مذاهب و ملل اسلامی، از مسائل پیچیده و بنیان­کن جوامع اسلامی‌ بوده است که خسارت‌ها و لطمه‌های مادی و معنوی جبران­ناپذیری بر پیکر امت واحده اسلامی‌ وارد ساخته است. ‌این زخم خونین در چهره‌ی زیبای امت اسلامی ‌از دید مصلحان امت اسلامی ‌پنهان نمانده و نگرانی آنان را برانگیخته است. وحدت اسلامی‌ و اتحاد بین مسلمین از جمله اصلی­ترین و بنیادی­ترین موضوعات در ‌اندیشه‌ی سیاسی و فرهنگی علمای شیعه و سنی همچون شیخ طبرسی ، شیخ محمود شلتوت ، اقبال لاهوری ، سید جمال الدین اسدآبادی و رهبر معظم انقلاب اسلامی ‌است. اهمیت‌ این موضوع نزد ‌آیت الله خامنه‌ای تا آنجاست که ‌ایشان وحدت اسلامی ‌را به عنوان (مسئله‌ای استراتژیک) و نه تاکتیکی معرفی نموده و همواره علما، روشنفکران، برجستگان سیاسی و آحاد امت اسلامی‌ را به وحدت و آموزه‌های قرآن کریم و ارادت و محبت به پیامبر اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) دعوت کرده‌اند. در‌اندیشه‌ی مقام معظم رهبری اتحاد مسلمانان و پرهیز آنان از اختلاف و تفرقه، زمینه‌ای مساعد برای (ایستادگی جمعی در برابر زورگویی‌های نظام سلطه) و (دفاع از منافع و حقوق ضایع شده‌ی جهان اسلام) به شمار می‌آید.(1)

 

روش پژوهش

روشی که در ‌این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته، توصیفی – تحلیلی می‌باشد.

روش گردآوری اطلاعات و داده‌ها

با توجه به روز بودن حیطه‌ی پژوهش، روش جمع­آوری اطلاعات، پس از روش کتابخانه‌ای و تهیه‌ی فیش، از طریق جمع­آوری اطلاعات ‌اینترنتی صورت گرفته است.

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده‌ها

  تحلیل اطلاعات بدست آمده، صرفاً در ارتباط با موضوع، هم­گام با فصل­بندی پژوهش و در راستای نتیجه­گیری از آن‌ها انجام شده، از ‌این­رو سعی شده با بررسی علمی ‌اطلاعات، پاسخ مناسبی برای پژوهش حاضر تأمین گردد.

مراد از اتحاد  اسلامی

  وقتی سخن از اتحاد و انسجام اسلامی به میان می آید بدیهی ترین پرسش در این زمینه این است که اولاً منظور از این اتحاد و انسجام چیست ؟ ثانیاً چنین هدفی چگونه قابل اجرا است و کیفیت تحصیل آن به چه صورتی باید باشد ؟ از منظر شهید مطهری وحدت اسلامی اینگونه تعریف شده است : که آیا مقصود این است که میان مذاهب اسلامی یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود و همگان موظف به پیروی از این مذهب جدید شوند ؟ یا مقصود این این است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته شود ؟ بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی ، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی، نیست. منظور این داشمندان ، متشکل شدن مسلمین در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.(2)

ضرورت وحدت و اتحاد اسلامی

    مؤلفه‌هایی چون: خدمت به انسان و توجه به ارزشهای انسانی؛ اقتضای شرایط، اقتضای زمان، جلب منافع مسلمین، منافع ملی و … ضرورت وحدت و اتحاد اسلامی ‌به تصویر می‌کشند، به گوشه‌ای از ضرورتهای وحدت و اتحاد اشاره می‌کنیم:

الف: اتحاد اسلامی‌ فراهم کننده قدرتی حقیقی است که می‌تواند تکیه­گاه استواری برای مسلمانان در رویارویی‌های فرهنگی بین تمدن‌ها باشد، زیرا اگرچه مسلمانان از نیروی عظیم انسانی، امکانات مادی و فراوان، روحیه معنوی بالا، فرهنگ و دیدگاه اعتقادی و فکری مترقی برخوردارند، اما چنانچه میان‌ این اجزا و عناصر پراکنده اتحادی ‌ایجاد نشود،‌ این مجموعه‌ی عظیم کارایی نخواهد داشت.

ب: وحدت و اتحاد اسلامی‌ می‌تواند زمینه‌ی گسترده‌ای برای پژوهش و اجتهاد در منابع اسلامی ‌فراهم آورد و بدین وسیله در رویارویی‌های فکری، فرهنگی و حل مشکلات انسانی‌ یاری رساند.

ج: اتحاد اسلامی ‌موجب الگو شدن دیدگاه‌های اسلامی‌است.

د: وحدت و اتحاد اسلامی بر توانایی و مقاومت جامعه در مواجهه با دشواری‌ها و بحران‌ها و برخورد با دشمنان خارجی می‌افزاید. قرآن بر ‌این نکته تأکید دارد که وحدت و اتحاد مایه استواری و نیرومندی است و اختلاف موجب شکست و سستی است: «وَ لا تَنازَعوُا فَتَفشَلوُا وَ تَذهَبَ ریحَکُم وَاصبِروا اِنَّ اللهَ مَعَ الصّابِرین» و اختلاف کلمه نداشته باشید که بد­دل خواهید شد و شوکتتان بر باد می‌رود و شکیبایی کنید که خداوند با شکیبایان است.

هـ : وحدت و اتحاد اسلامی‌ دستاورد طبیعی تکامل انسان و گویای پیشرفت و رشد فکری جامعه دینی است.

ی: وحدت و اتحاد عامل اساسی در پیروزی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بود؛ وحدت و اتحاد همیشه عامل پیروزی بوده و خواهد بود. (3)

مبانی وحدت و اتحاد اسلامی

برخی از مبانی وحدت و اتحاد را با توجه به عوامل اعتقادی و روانشناسی بررسی می‌کنیم:

الف: ‌ایمان و توجه به خدا: «وَاعتَصِموُا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرقوُا وَ ذکُروُا نِعمَةَ اللهِ عَلَیکم اِذ کُنتُم اَعداء فَأَلفَ بَینَ قُلوُبِکُم فَأصبَحتُم بِنِعمَتِه اِخواناً»

((و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت خدا را بر خود به‌ یاد آورید که چگونه دشمن ‌یکدیگر بودید و او در میان دل‌های شما الفت ‌ایجاد کرد، و به برکت نعمت او برادر شدید.)) «هُوَالَّذی ‌ایدکَ بِنَصرِه وَ بِالمُؤمِنینَ؛ وَ الَّفَ بَینَ قُلوُبِهِم لَو اَنفَقتَ ما فِی الاَرض جَمیعاً ما اَلفت بَینَ قُلوُبِهِم وَ لکن الله اَلف بَینَهُم إِنَّه عَزیزٌ حَکیم»

((او همان کسی است که تو را با‌ یاری خود و مؤمنان تقویت کرد. و در میان دل‌های آن‌ها الفت ‌ایجاد نمود، اگر تمام آن­چه روی زمین است صرف می‌کردی که در میان دل‌های آن‌ها الفت بیفکنی نمی‌توانستی ولی خداوند در میان آن‌ها الفت ‌ایجاد کرد. او توانا و حکیم است)).

روشن است ‌این تألیف قلوب و نزدیک شدن اهل ‌ایمان و اتحاد بین آن‌ها، به خاطر ‌ایمان، توجه به خدا و ارتباط مکتبی امکان­پذیر است؛ وگرنه همین انسان‌ها تا قبل از بعثت، دشمن خون­خوار هم بودند و بر اثر دوری از‌ یکدیگر وجود کینه و دشمنی و درگیری‌های طولانی داشتند و خون هم را می‌ریختند.

ب: فضایل انسانی: دیگر از مبانی وحدت و اتحاد رعایت ارزش‌های انسانی است. به تعبیر دیگر عامل دیگری که عملاً وحدت و اتحاد بین مؤمنان، مسلمانان، مذاهب و حتی اجتماعات انسانی در سطح بین­الملل را می‌تواند محقق کند، عمل به ارزش‌ها و فضایل انسانی است. اگر در همه­جا عدالت، تقوا، محبت، تعاون، ‌ایثار، حرمت، همدلی و … حکمفرما باشد. اختلاف، نزاع و درگیری ‌یا به کلی و ‌یا بسیار ‌اندک است.

لذا خداوند متعال می‌فرماید:‌ »یَسئَلوُنَکَ عَن الانفال قُل الانفال لله وَالرسوُل فَاتَّقوُا الله وَ اَصلِحوُا ذاتَ بَینِکُم»: از تو درباره‌ی انفال می‌پرسند بگو: انفال مخصوص خدا و پیامبر است؛ پس از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و میان برادرانی را که با هم ستیزه دارند آشتی دهید و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید، اگر‌ایمان دارید.

در‌این ‌آیه‌ی شریفه بعد از امر به تقوا، امر به اصلاح و حل اختلاف شده است؛ معلوم می‌شود تا فضائل انسانی نباشد امر به اصلاح و ‌یگانگی و وحدت و اتحاد معنا ندارد.

ج: نفس واحد؛ انسان‌ها وحدت و اتحاد در خلقت دارند، چون خداوند آن‌ها را از نفس واحده آفریده است. ((خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ )) نفس به معنای عین است و نفس هر شیء‌ یعنی عین آن شیء و نفس انسان آن چیزی است که قوام انسان به آن است و انسان به واسطه‌ی آن، انسان است و آن مجموع روح و جسم انسان در‌این دنیا و روح به تنهایی در برزخ است.(4)

محورهای اتحاد اسلامی

 چنانچه اشاره شد ، دانشمندان مسلمان برای ترسیم سیمای وحدت اسلامی ، به گونه ای که قابل دستیابی باشد مؤلفه هایی را مطرح نموده و از مسلمانان می خواهند بر اساس این محورها حرکت کنند. به تعبیر استاد مطهری : این داشمندان می گویند مسلمین مایه ی وفاق های بسیاری دارند که می تواند مبانی یک اتحاد محکم گردد. مسلمین خدای یگانه را می پرستند و به نبوت رسول اکرم ( ص ) ایمان و اذعان دارند . کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است . با هم و مانند هم حج می کنند و مانند هم نماز می خوانند و روزه می گیرند و تشکیل خانواده می دهند و داد وستد می کنند و کودکان خود را تربیت می نمایند و اموات خود را دفن می کنند و جز در امور بعضاً مهم ، در این کارها با هم تفاوتی ندارند . مسلمین از یک جهان بینی برخودارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در تمدن عظیم و با شکوه و سابقه دار شرکت دارند ، وحدت در جهان بینی ، در فرهنگ ، در سابقه تمدن ، در بینش و منش ، در معتقدات مذهبی ، در پرستش ها نیایش ها ، در آداب و سنن اجتماعی خوب می تواند از آنها ملت واحد سازند و قدرتی عظیم و حایل بوجود آورد و قدرتهایی عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند ، مسلمانان به نص قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط می کند. (2)

اهداف وحدت و اتحاد اسلامی

الف : رستگاری با اتحاد در زیر لوای توحید، با توجه به منبع خلقت واحد و خالق واحد

ب : ‌یکی از اهداف وحدت و اتحاد اسلامی‌ رفع اختلاف و نبود درگیری و نزاع است: «وَ اَطیعُوالله وَ رَسوُله وَ لا تَنازَعوُا فَتَفشَلوُا وَ تَذهَبَ ریحکُم وَ اصبِروُا اِنَّ اللهَ مَعَ الصّابِرین» و اطاعت خدا و پیامبرش نمایید و نزاع مکنید تا سست نشوید و قدرت و شوکت و هیبت شما از میان نرود و استقامت کنید و خداوند با استقامت­کنندگان است. لذا لازم است مذاهب مختلف برای رفع اختلاف و درگیری‌های درونی به مشترکات تمسک کنند تا در برابر بیگانگان ‌یگانگی و اتحاد خود را حفظ کنند.

ج : پیروی و موفقیت در امور دنیوی و اخروی

د : تقویت جامعه اسلامی‌در برابر تهدیدات دشمن

هـ :  ‌ایجاد مرکز قدرت سیاسی، علمی، فرهنگی، اقتصادی و … توسط مسلمانان در جهان

ی : جلوگیری از تجاوز دشمن به سرزمین‌های اسلامی‌(5)

شاخصه های  اتحاد اسلامی

  فریضه حج یکی از شاخصه های اتحاد میان امت اسلامی است ، و اجتماع بزرگی است که ظرفیت ها و فرصت های مغتنمی را برای راه بهتر با هم بودن امت اسلامی فراهم می آورد، طبق گفته رهبر انقلاب اسلامی فریضه حج را نقطه آغاز و سکوی پرش اتحاد اسلامی ‌دانسته و فرمودند: برائت در قول و عمل از سردمداران کفر و استکبار در ‌این فریضه می‌تواند الگوی عمل و نخستین گام در ‌این راه گردد و همچنین نماز جمعه و جماعت نیز باعث وحدت و یکرنگی مسلمانان جهان می شود و از نظر رهبر معظم انقلاب نماز جمعه یک عبادت معمولی نیست بلکه کارکدهای بسیار مؤثری در عرصه های معنوعی و اجتماعی جامعه به همراه دارد حال به تک تک کارکردهای این عبادات اجتماعی می پردازیم(1)

انواع وحدت اسلامی

وحدت مورد نظر امام (ره) را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

1-     وحدت میان همه‌ی گروههای کشور

2-     وحدت میان همه کشورهای اسلامی ‌بلکه همه‌ی مسلمانان جهان (وحدت بین المللی اسلامی). امام می‌فرمود: جامعه اسلامی ‌از هر نژاد و ملیتی، باید ابراهیمی‌شود تا به خیل امت محمد (صلی الله علیه و آله) بپیوندد و‌ یکی گردد و‌ ید واحده شود. امام آرزومند آن بود که در جهان، دولتی اسلامی‌ با جمهوری‌های مستقل تشکیل شود. امام به تشکیل بسیج جهانی مسلمانان می‌اندیشید. او در‌ یکی از هشدارهایش فرمود: راستی اگر بسیج جهانی مسلمین تشکیل شده بود،‌ آیا کسی جرأت ‌این همه جسارت و شرارت را با فرزندان معنوی رسول الله (صلی الله علیه و آله) داشت؟

3-     وحدت همه‌ی مستضعفان جهان

4-     وحدت همه انسان‌ها. امام فرمود: همه ملل دنیا با هم متحد شوید و‌ یک امت بزرگ پدید آورند.

امام همواره به‌ یاران خود و به همگان چنین توصیه می‌فرمود:

شما آقایان که مردم را هدایت می‌کنید، همه را به وحدت کلمه دعوت کنید. خدای تبارک و تعالی امر فرموده است که: (واعتصموا بحبل الله) اجتماع کنید. لکن اجتماع با تشبت به حبل الله. هر اجتماعی مطلوب نیست، (واعتصموا بحبل الله) مطلوب است. «اقرأ بسم ربک» اسم رب همان ریسمانی است که همه باید به آن اعتصام کنیم. مردم را دعوت کنید به وحدت. دعوت کنید، به ‌این که گروه گروه نشوند.

انگیزه‌ی وحدت در ‌اندیشه امام خمینی (ره):

    امام خمینی (ره) در آرمان وحدت خود انگیزه‌های گوناگونی داشت که الهام گرفته از مکتب اسلام ناب محمدی بود. از نظر امام دین مبین اسلام و حکومت‌های الهی با سایر حکومت‌های مادی، تفاوت‌های اصولی دارد، زیرا حکومت‌های غیرالهی فقط در پی تحقق و حفظ نظم کشور خود بوده، و حداکثر کاری که انجام می‌دهند ‌این است که نگذارند کسی به دیگری ظلم و تعدی بکند، در حالی که اسلام و حکومت‌های الهی برای هر مسئله، احکام خاص خود را دارد و ‌یکی از مسائل مهم دفاع از کیان اسلام و جمهوری اسلامی ‌است که به وحدت مسلمین بستگی دارد. «از امور مهمه‌ای که بر همه واجب است دفاع از اسلام، دفاع از جمهوری اسلامی‌است.» که به وحدت بستگی دارد و مسئله وحدت برای حفظ کیان اسلام امری حیاتی است، از طرف دیگر تفرقه امر منکری است که باید از آن جلوگیری شود زیرا امر به معروف و نهی از منکر از واجبات الهی است و برای اطاعت امر خدا باید امر به معروف و نهی از منکر نمود «بزرگترین منکر، غلبه اجانب بر ماست.‌ این منکر را باید نهی کنید، حکومت‌ها را نهی کنید از مخالفتی که با هم دارند و با ملت دارند با دشمنان اسلام که خدا فرموده مراوده نکنیم دقت شود، الآن منکری بالاتر از ‌این نیست که مصالح مسلمین را به خطر‌انداخته است،‌ این وظیفه‌ی همه‌ی شماست، که می‌خواهید برای خدا کار کنید. همه ما باید‌این دشمن را نهی کنیم و وحدت اسلامی‌را شعارمان کنیم. با وحدت و زیر پرچم لا اله الا الله کامل شود.» و در جای دیگر فرمودند: «وحدت نیز امر به معروفی است که موجب صلح و آرامش در دنیا می‌شود و باید برای تحقق شرایط صلح، ‌آیین وحدت و اخوت را ‌ایجاد نمود و آن را مستحکم تر کرد زیرا ما دنبال‌ این هستیم که دنیا در صلح و آرامش باشد. اسلام از اول دارای‌ یک همچون مقصودی بود و خصوصاً در بین مؤمنین و مسلمین، اخوت را سفارش فرموده است بلکه‌ ایجاد تشریع فرموده است.»

انگیزه‌ی دیگر امام، انسان­سازی است تا در سایه وجود انسان‌های کامل، عدالت نیز گسترش یابد و زمینه‌های آسیب­پذیری در جامعه مسلمین از بین برود. در غیر‌این صورت آسیب­پذیری آنان حتمی ‌است. زیرا « … آن روز آسیب به ما می‌رسد که از باطن بگذریم، افراد باطنشان بگندد و ‌این گند هم سرایت کند و ‌یک دسته‌ای را از بین ببرد و متعفن کند» در حالی که تربیت‌یافتگان مکتب انبیاء و ائمه (علیه السلام) هرگز خلاف نمی‌کنند تا در پی ‌این تخلف جامعه نیز آسیب ببیند. انگیزه‌ی دیگر، تأمین و حفاظت از استقلال و آزادی و شرافت انسانی مسلمانان است. بنابراین امام می‌فرمایند: «اگر ما تسلیم آمریکا و ابرقدرت‌ها می‌شدیم ممکن بود امنیت و رفاه ظاهری درست می‌شد و قبرستان‌های ما پر از شهدای عزیز ما نمی‌گردید، ولی مسلماً استقلال و آزادی و شرافتمان از بین می‌رفت. ‌آیا ما می‌توانیم اسیر آمریکا و دولت‌های کافر شویم تا بعضی چیزها ارزان شود و شهید و مجروح ندهیم؟»

دیگر انگیزه‌ی امام در آرمان وحدت، حل معضلات کشورهای اسلامی‌ و مسلمین جهان است. لذا امام همه آنها را به وحدت فرا می‌خواند و برقراری روابط دوستانه بین آن‌ها را توصیه می‌کند. از‌این رو امام به همه مسلمین جهان توصیه می‌کند: «ای مسلمانان بر فرهنگ اسلام تکیه زنید و با غرب و غرب زدگی مبارزه نمایید و روی پای خودتان بایستید و بر روشنفکران غرب زده و شرق زده بتازید و هویت خویش را دریابید که روشنفکران اجیر شده، بلایی بر سر ملت و مملکتشان آورده‌اند که تا متحد نشوید و دقیقاً به اسلام راستین تکیه ننمایید، بر شما آن خواهد گذشت که تاکنون گذشته است.»(7)

 

 

سیدجمال الدین و اتحاد اسلامی

ظاهراً ندای اتحاد اسلام را در برابر غرب اولین بار سیدجمال بلند کرده منظور از اتحاد اسلام، اتحاد مذهبی – که امری غیرعملی است- نبود. منظور اتحاد جبهه‌ای و سیاسی بود،‌ یعنی تشکیل صف واحد در مقابل دشمن غارتگر. سید به مسلمانان هشدار می‌داد که (روح صلیبی) همچنان در غرب مسیحی، بالاخص در انگلستان زنده و شلعه ور است. غرب علی‌رغم ‌اینکه با ماسک آزادمنشی تعصب را نکوهش می‌کند خود در دام تعصب (خصوصاً تعصب مذهبی علیه مسلمانان) سخت گرفتار است. سید علی­رغم آنچه فرنگی مآبان تعصب را نکوهش می‌کنند، مدعی بود تعصب بد نیست. تعصب مانند هر چیز دیگر افراط و تفریط و اعتدال دارد. افراط در تعصب که در انسان حس جانبداری بی­منطق و کور‌ ایجاد می‌کند بد است، اما تعصب به معنی (تصلب) و غیرت حمایت از معتقدات معقول و منطقی نه تنها بد نیست، بسیار مستحسن است.سید می‌گفت: اروپاییان چون اعتقاد دینی مسلمانان را استوارترین پیوند میان آنان می‌بینند، می‌کوشند تا با نام مخالفت با تعصب، ‌این پیوند را سست کنند ولی خود بیش از هر گروه و کیش به تعصب دینی گرفتارند. گلادستون ترجمانی است از روح پطرس راهب،‌ یعنی بازنمای جنگ‌های صلیبی

واقع بینی سید پس از حدود نیم قرن به خوبی آشکار شد. آن گاه که افسر اروپایی فرمانده ارتش‌ یهود در جنگ اول اعراب و اسرائیل، بیت المقدس را از مسلمانان گرفت و تحویل ‌یهودیان داد و دولت صهیونیستی اسرائیل تشکیل شد، گفت: (الآن جنگ‌های صلیبی پایان‌ یافت).

رواج ‌اندیشه‌ی قومیت­پرستی و ملیت­پرستی و به اصطلاح (ناسیونالیسم) که به صورت‌های پان‌عربیسم، پان‌ایرانیسم، پان­ترکیسم، پان­هندوئیسم و غیره در کشورهای اسلامی ‌با وسوسه استعمار تبلیغ شد، و همچنین سیاست تشدید نزاعهای مذهبی شیعه و سنی و همچنین قطعه قطعه کردن سرزمین اسلامی ‌به صورت کشورهای کوچک قهراً رقیب، همه برای مبارزه با آن ‌اندیشه‌ی ریشه کن کننده استعمار‌ یعنی (اتحاد اسلام) بوده و هست.(8)

اعلام خطر برای جهان اسلام

     چنانکه کراراً اعلام خطر کرده­ام، اگر ملت اسلام بیدار نشود و به وظایف خود آگاه نشود، اگر علمای اسلام احساس مسئولیت نکنند و بپا نخیزند، اگر اسلام واقعی که حاصل وحدت و تحرک کلیه‌ی فرق مسلمین در مقابل بیگانگان است و ضامن سیادت و استقلال ملل مسلمان و کشورهای اسلامی‌ می‌باشد به دست عوامل و ‌ایادی اجانب، همین­طور در زیر پرده سیاه استعماری پوشیده بماند و آتش اختلاف و تشتت در میان مسلمین افروخته گردد، روزهای سیاهتر و نکبت­بارتری برای جامعه اسلامی ‌در پیش است و خطر ویران­کننده‌ای متوجه احساس اسلام و احکام قرآن می‌باشد. حملات علنی و مخفیانه‌ی دشمنان اسلام و تجاوزکاران بین المللی علیه قرآن مجید و احکام رهائی­بخش اسلام از هر سو به شدت ادامه دارد و بسیاری از دولت‌های کشورهای اسلامی ‌بر اثر خودباختگی ‌یا مأموریت، مجری نقشه‌های شوم و خائنانه آنان می‌باشند، چه آنهایی که دم از اسلام زده، کنفرانس به اصطلاح اسلامی ‌تشکیل می‌دهند و چه آنانی که در کشور اسلامی ‌الغاء مذهب کرده اسلام را از رسمیت می‌اندازند، همه دانسته ‌یا ندانسته در ‌یک مسیر حرکت می‌کنند و آن اجراء مقاصد شوم و استعماری دشمنان اسلام است که می‌خواهند ‌این اوضاع نکبت­بار جامعه اسلامی ‌ادامه‌ یابد و اسرائیل بر جان و مال و سرزمین‌های ملت اسلام مسلط باشد، سیادت و سلطه‌ای استعماری در دنیای اسلام برای همیشه محفوظ بماند، برنامه توسعه­طلبانه ویران­کننده صهیونیسم در کشورهای اسلامی ‌به مرحله‌ی اجرا درآید و ملت اسلام و دولت کشورهای اسلامی‌ همیشه خود را ذلیل و اسیر دست تجاوزکاران بین المللی بوده، دست تکدی و چشم کمک به استعمارگران جنایت پیشه داشته باشند و روی استقلال و آزادی و آسایش و امنیت را نبینند. (9)

ایجاد اختلاف، نقشه‌ی استعمار

  دولت‌های استعمارطلب، دولت‌هایی که می‌خواهند ذخایر مسلمین را ببرند، با وسیله‌های مختلف، با نیرنگ‌های متعدد، دول اسلامی ‌را، سران دول اسلامی ‌را، اغفال می‌کنند. گاهی به اسم شیعه و سنی اختلاف‌ ایجاد می‌کنند. حتی در شرق، آنهایی هم که جزء مسلمین نیستند، آن‌ها هم، گول خورده‌اند. گفته می‌شود در هندوستان در مثل (عید اضحی) مقدار زیادی از گاوهای مقدس پیش گاوپرستان می‌آورند و به وسیله مسلمین به قیمت ارزان می‌فروشند و آن‌ها را وادار می‌کنند که گاوهای مقدس را پیش آن طوایف، ذبح کنند و بعد به آن‌ها می‌گویند که مسلمانان گاوهای مقدس شما را ذبح کردند؛‌ یک هیجانی در بین هندو و مسلم، در بین طوایف هندی‌ها، بپا می‌شود و‌ یک غوغا بلند می‌شود؛ و از‌ این غوغا آن‌ها استفاده می‌کنند، شرق را می‌بلعند. در دول اسلامی، بین طوایف مسلمین به اسم اسلام و به اسلم مذهب، چیزهایی پخش می‌کنند؛ تبلیغاتی می‌کنند که طوایف مسلمین به جان هم بیفتند و با هم اختلاف شیعه و سنی پیدا بکنند و آن‌ها به ذخایری که مسلمین دارند دسترسی پیدا بکنند.(10)

 

 

 

 

 

 

راه کارهایی در جهت دست‌یابی به وحدت منطقی پایدار

1- نقش علمای دین

اصولاً عامل وحدت و‌یا تفرقه ابتدائاً خود علمای دین هستند. علما نمایندگان دین در فرقه‌های اسلامی ‌محسوب می‌شوند. جنگ‌هایی نظیر نهروان، جمل، صفین را افراد عادی جامعه به راه نینداختند. هم چنین آنان که سقیفه را بنا نهادند افراد عادی نبودند. نخستین گام در ‌ایجاد وحدت منطقی وسعت‌ یافتن دیدگاه متفکران و شخصیت‌های بزرگ علمی‌جهان اسلام است. برای ‌ایجاد چنین وسعت دیدگاه و سعه صدری لازم است علمای دین مساعی خود را در امور زیر به کار گیرند:

1-1 توجه به خداوند و تلاش برای کسب رضای او

مسلم است که برای تمام علمای اسلام کسب رضایت الهی در رأس امور است. ‌آیا رضایت الهی در اختلاف و دودستگی مسلمانان حاصل می‌گردد و ‌یا هم دلی و به دور از دشمنی و محبت واقعی، موجبات خشنودی خداوند را فراهم می‌سازد؟

اگر علمای دین تمام مساعی خود را در جهت رضایت الهی قرار دهند و تمام اعمالشان نیز برای خداوند متعال باشد، و همواره در هر امری خداوند و فرامین او را در نظر داشته باشند عمیق­ترین ابزار برای ‌ایجاد وحدت پایدار بین مسلمانان حاصل خواهد شد. زیرا هرگز و در هیچ شرایطی خداوند کینه­توزی و دشمنی دو برادر دینی را نخواهد پذیرفت.

1-2 تقوا و دوری از هوا و هوس

 قرآن کریم قبل از دعوت مردم به وحدت ابتدا آنان را به تقوا دعوت می‌کند و «یا ‌َاّیها الّذینَ آمَنوُا اتَّقوُا الله حَقَّ تُقاتِه وَ لا تَموُتُنَّ اِلّا وَ اَنتُم مُسلِموُن» مهمترین عامل ‌ایجاد اختلافات نامعقول عدم تقوای الهی است. شهرت طلبی، خودنمایی، و پیروی از هواهای نفسانی نشأت گرفته از عدم تقوای الهی است. آن­چه شایسته است علمای دین مدنظر قرار دهند حفظ کیان اسلام است. حفظ دین اسلام از حفظ آن چه که به آن مذهب گفته می‌شود مهم­تر است، زیرا اگر اسلامی ‌نباشد مذهبی در آن معنا نخواهد داشت.

1-3 التزام عملی به فرامین وحدت­آفرین قرآن کریم

قرآن کریم اساس کلیه قوانین الهی، فقهی، حقوقی، اخلاقی و تمام شئونات زندگی بین شیعیان و اهل تسنن است. ‌آیات متعددی از قرآن، مسلمانان را از تفرقه و دوری از‌ یکدیگر بازمی‌دارد که معروفترین آن‌ها ‌آیه «وَاعتَصِموُا بِحَبلِ الله جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوُا» است که بعد از دعوت مردم به تقوا بلافاصله آنان را به وحدت تشویق می‌نماید. علمای شیعه و سنی محور وحدت را اسلام و قرآن می‌دانند؛ از ‌این رو قرار دادن تمام مساعی در جهت متن کلی دین و قرآن می‌تواند از عوامل مؤثر در ‌ایجاد جامعه جهانی اسلام گردد.

1-4 آگاه سازی مردم و دعوت آنان به دوستی و برادری

مردم به سخنان علمای مذاهب خود گوش داده و به عملکرد آنان توجه می‌کنند و عمدتاً برداشت آنان از دین و نیز مذهب خود ناشی از مطالعات عمیق و همه جانبه نیست بلکه چگونگی عملکرد روحانیون خود را الگو قرار می‌دهند. علمای مذاهب با دعوت گفتاری و رفتاری خود می‌توانند زمینه‌های برادری و اتحاد را بین مسلمین به وجود آورند و اگر علما به مردم تفهیم کنند که اعتقادات مذهب آنان مانعی برای دوست داشتن سایر مسلمانان نیست و هر مسلمانی ضمن داشتن اعتقادات مذهب خود بایستی مسلمانان سایر فرقه‌های اسلامی ‌را برادر خویش دانسته و از کمک و مهربانی و خیرخواهی به آن‌ها کوتاهی نکند و خود علما ‌این موضوع را در عمل پیاده نمایند.

1-6 آگاهی علما از توطئه دشمنان اسلام در ‌ایجاد تفرقه بین مسلمین

علما دین آگاهند که صهیونیست‌ها و سایر دشمنان اسلام در صدد‌ ایجاد اختلاف بین مسلمین هستند و هر از گاهی با استفاده از تعصب عده‌ای ساده لوحان، آنان را وادار به نوشتن کتاب علیه مقدسات دیگر مذاهب و سخنرانی علیه آنها می‌نمایند و به‌ این وسیله آتش اختلاف را بین فرقه‌های اسلامی ‌شعله­ور می‌سازند. آگاهی علمای مذاهب و فرقه‌های اسلامی‌و عملکرد درست آنان با استفاده از امکانات ارتباط جمعی فعلی می‌تواند زمینه‌های آتش افروزی را از علمای ساده‌اندیش و مردم فریب خورده بگیرد. در ‌این راستا شایسته است که علمای بزرگ فرقه‌های مختلف جهان اسلام گرد هم آمده و شورای علما و فقهای جهان اسلام را تشکیل دهند و با ‌این کار، جلوی اختلاف‌اندازی ساده‌اندیشان غافل و ‌یا مغرضان از خدا بی­خبر را بگیرند.(11)

برقراری روابط سالم با دیگر ملل

   یکی از اهداف مهم اجتماعی اسلام، برقراری روابط سالم با دیگر ملل است؛ روابطی که حقوق دو طرف را تأمین کند و همزیستی مسالمت­آمیز را تحکیم بخشد و به تداوم صلح و دوستی کمک کند. و بر بنیان مستحکم سیاست «لا تظلمون و لا تظلمون» استوار باشد. تردیدی نیست که اسلام با طرح مسئله اخوت در میان مسلمانان و برقراری روابط سالم میان آنان با سایر ملل، در پی تحقق همزیستی مسالمت آمیز جهانی است.‌این مسئله‌ یکی از اهداف اساسی قرآن کریم است. به سه آیه در‌ این­باره اشاره می‌کنیم:

1) «قُل ‌یا اَهل الکِتاب تَعالوُا الی کَلِمَة سَواء بَینَنا وَ بَینَکُم الا نَعبُد الا الله وَ لا نُشرِک بِه شَیئاً وَ لا‌یَتَّخِذُ بَعضنا بعضاً اَرباباً مِن دوُن الله، فَإن تولّوا فَقوُلوُا اشهِدوا بِأنّا مُسلِموُن» ( بگو ‌ای اهل کتاب بیابید از آن کلمه حقی که مشترک میان ما و شما است پیروی کنیم؛ به جز خدای ‌یکتا را نپرستیم، چیزی را شریک او ندانیم، و بعضی از انسان‌ها را به جای خداوند برنگزینیم. پس اگر از حق روی گردان شوند، بگویید گواه باشید که ما تسلیم اراده پروردگاریم (ولی شما از آن گریزانید).

در‌این‌ آیه سخن از دعوت به برقراری ارتباط سالم با اهل کتاب است. ولی در آیه‌ی بعدی سخن از همزیستی مسالمت­آمیز حتی با مشرکان و بت­پرستان است.

2)‌ »یا ‌اَیّها الّذینَ آمَنوُا اصبِروُا وَ صابِروُا وَ رابِطوُا وَ اتَّقوُا الله لَعَلَّکُم تُفلِحوُن» (‌ای مؤمنان! در زندگی فردی (در برابر سختی‌ها و نیز برای انجام گناه هنگام فراهم بودن زمینه آن) صبور باشید و (در زندگی اجتماعی نیز برای ‌یاری‌ یکدیگرند) صابر باشید و با‌ یکدیگر در ارتباط باشید و توان خود را به هم مرتبط سازید و خداترس باشید تا پیروز و رستگار شوید).

این آیه بازگو کننده ‌این حقیقت است که ارتباط میان افراد در زندگی فردی و اجتماعی، از عوامل دستیابی به سعادت و ‌یکی از اهداف اساسی مورد توجه حکومت اسلامی‌است.

3) «وَ بَشّرِ الّذین کَفَروُا بِعَذاب اَلیم، اِلا الّذین عاهَدتُم مِن المُشرِکین ثُمَّ لَم ‌یَنقُصوُکُم شَیئاً وَ لَم‌ یُظاهِروُا عَلَیکُم اَحَداً فَاتموُا اِلَیهِم عَهدَهُم اِلی مُدَّتهم، اِن الله ‌یُحبّ المُتَّقین» ( کافران را به عذابی سخت تهدید کن مگر کسانی که با آنان میثاق بسته‌اید؛ آنان که پیمان را نقض نکردند و هیچ‌یک از دشمنان شما را‌ یاری ندادند. شما نیز به میثاق وفادار باشید که خدا پرهیزکاران را دوست دارد).

از‌ این‌ آیات درمی‌یابیم که همزیستی مسالمت­آمیز و برقراری ارتباط سالم با سایر ملل، مشروط به وجود ‌ایدئولوژی خاصی در طرف ارتباط نیست.‌ این ارتباط فقط مشروط به تأمین اهداف اساسی ارتباط است. پس از برقراری ارتباط سالم باید به آن اهمیت داد مگر آنکه از سوی دشمن، اصول آن نقض شود.

توجه به دیدگاه اسلام درباره برقراری ارتباط سالم با سایر ملل می‌تواند ‌این حقایق را فراروی ما نهد:

الف: از دیدگاه اسلام، همه‌ی انسان‌ها از‌یک گروهند؛

«یا‌ اَیّها النّاس اتّقوُا رَبَّکُم الّذی خَلَقَکُم مِن نَفسٍ واحِدَة»

ای مردم بترسید از خدایی که شما را از ‌یک تن آفرید.

ب: اسلام دین همه انسان‌هاست؛

«یا‌ اَیّها النّاس انّی رَسوُل الله اِلیکُم جَمیعاً»

ای مردم! من رسول خدا بر همه شمایم.

ج: جامعه بشری خانواده‌ای بزرگ را تشکیل می‌دهد که دین و پیامبر آن ‌یکی است؛

«ما اَرسَلناکَ اِلا کَلِمَة لِلنّاس بَشیراً وَ نذیراً»

ما تو را مبعوث نکردیم جز آنکه همه مردم را بشارت دهی و از عذاب بترسانی.

بنابراین، ضرورت برقراری ارتباط سالم میان اعضای ‌این خانواده برای ‌ایجاد همزیستی مسالمت­آمیز و ابلاغ رسالت الهی بر کسی پوشیده نیست. اسلام همواره منادی برقراری چنین ارتباطی میان همه‌ی ملت‌ها بوده است. رسول خدا هنگام ورود به مدینه، به تحکیم اخوت میان مسلمانان پرداخت و با امضای پیمان نامه‌ها با پیروان ادیان دیگر و حتی با امضای صلح­نامه معروف (حدیبیه) با مشرکان مکه و همچنین با ارسال نامه برای سران دولت‌های مختلف آن روز، همگان را به داشتن ارتباط سالم و همزیستی مسالمت­آمیز دعوت کرد. طرح مسئله (اهل ذمه) و پناه دادن به پیروان مکاتب غیراسلامی‌به عنوان (معاهد) و تجویز زندگی آنان در میان مسلمانان براساس ضوابط خاص، نمونه بارز ‌این تعلیم اسلامی ‌است.

برداشت آزاد: از مبحث برقراری روابط سالم با دیگر ملل نتیجه می‌گیریم که ملت‌های اسلامی ‌باید به طریق اولی خود در مسئله اتحاد اسلامی ‌مقدم باشند و قبل از ‌اینکه روابط مسالمت­آمیز با دیگر ملل را‌ ایجاد نمایند خود با‌ یکدیگر متحد و منسجم باشند و از تفرقه و پراکندگی‌ها بپرهیزند.(12)

وحدت در احادیث

1- حدیثی شیعه و سنی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت کرده‌اند به‌این مضمون: «ثَلاثٌ لا‌یَغِلُّ عَلَیهِنَّ قَلبُ اِصرِیٌّ مُسلِم: اِخلاصُ العَمَل لِلّه وَ النَّصیحَةُ لِاَئمة المُسلِمین وَ اللُّزومُ لِجَماعَتِهِم»: ‌یعنی سه چیز است که هرگز دل مرد مسلمان در مورد آن‌ها نمی‌لغزد و خیانت نمی‌کند: عملی را خالصاً لوجه الله بجا آوردن، خیرخواهی برای پیشوایان مسلمانان، همراهی و ملازمت جماعت مسلمین. از قضا ‌این جمله‌ها جزء کلماتی است که رسول اکرم در حجه الوداع برای مردم القاء کرد. رسول اکرم در حجه الوداع در مواقف چیزی برای مردم سخن گفته است: در مسجد الحرام، در عرفات، در مسجد خیف (منا)، در غدیر خم. جمله‌های بالا را در مسجد حفیف که در منا واقع است ادا فرموده است.

2- در کافی می‌نویسد: معاویه بن وهب گفت از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: ما (یعنی شیعیان) چگونه باید با دیگران (اهل تسنن) معاشرت کنیم، تکلیف ما با آن‌ها چیست؟ امام فرمود: ببینید ائمه شما چگونه رفتار می‌کنند، مانند امامان خود رفتار کنید. به خدا قسم امامان شما بیماران آن‌ها را عیادت می‌کنند، جنازه‌های آن‌ها را تشییع می‌کنند، برای آنها شهادت می‌دهند.(13)

اتحاد، علت پیروزی اسلام

       نگاه اجمالی به مجموعه سخنان امام ( ع ) در نهج ابلاغه نمایانگر این است که رشد و بالندگی روزافزون اسلام و جامعه نو بنیاد اسلامی و دفع تعرض دشمنان به سبب وحدت و یکپارچگی مردم و نصرت الهی بوده است چنانچه در خطبه‌ی 146 نهج البلاغه آمده است که: پیروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی‌ طرفداران آن نبود. اسلام دین خداست که آن را پیروز ساخت، و سپاه اوست که آن را آماده و‌ یاری فرمود و رسید تا آن جا که باید برسد، در جایی که لازم بود طلوع کرد و ما بر وعده پروردگار خود امیدواریم که او به وعده خود وفا می‌کند، و سپاه خود را‌ یاری خواهد کرد. جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهره‌ها را متحد ساخته به هم پیوند می‌دهد. اگر ‌این رشته از هم بگسلد، مهره‌ها پراکنده و هر کدام به سویی خواهند افتاد، و سپس هرگز جمع‌آوری نخواهد شد. عرب، امروز، گرچه از نظر تعداد ‌اندک، اما با نعمت اسلام فراوانند و با اتحاد و هماهنگی عزیز و قدرتمندند، چونان محور آسیاب، جامعه را به گردش درآور و با کمک مردم جنگ را اداره کن، زیرا اگر تو از‌ این سرزمین بیرون شوی، مخالفان عرب از هر سو تو را رها کرده و پیمان می‌شکنند، چنان که حفظ مرزهای داخل که پشت سر می‌گذاری، مهمتر از آن باشد که در پیش روی خواهی داشت.(14)

نتیجه گیری

مباحثی که تا کنون پیرامون وحدت و اتحاد مطرح گردید، نتایج ذیل را بدست می‌دهد:

1-     در ‌ایجاد وحدت و اتحاد دو اصطلاح «حفظ اسلام» و «حفظ وحدت و اتحاد اسلامی» در کنار هم باید مورد توجه خاص قرار گیرد و هیچ کدام را نباید فدای دیگری کرد، شک نیست که همه مسلمانان وظیفه دارند که‌این دین حنیف را حفظ و گسترش دهند و از ‌این رو همگان در‌ این راه مسئولیت سنگینی دارند. اگر اسلام بر وحدت و اتحاد ‌یا اتحاد بین مسلمانان تأکید دارد برای حفظ دین است.

2-     منظور از وحدت و اتحاد انسان‌ها توحید اعتقادی دینی و رد اختلافات فکری و اعتقادی و سلیقه‌ای میان آنها نخواهد بود بلکه با حفظ ‌این اختلافات نسبت به هم همدلی داشته و به حقوق ‌یکدیگر احترام بگذارند و مصالح متقابل را رعایت کنند و مراد از وحدت و اتحاد امت اسلامی ‌وحدت و اتحاد مواضع اعتقادی و فقهی و عدم بیان آن‌ها نیست بلکه مقصود ‌این است که نخست فرقه‌های اسلامی ‌به طور صحیح ‌یکدیگر را بشناسند. از مواضع فکری و اعتقادی هم کاملاً مطلع شوند و برای حفظ و گسترش کیان اسلام از نزاعی که قرآن کریم آن را نهی کرده «لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» بپرهیزند و برای دفاع از ساحت قرآن و اصول ثابت و مشترک اسلامی ‌ید واحده باشند.

3-     ایمان و توجه به خدای واحد الفت انسانی، فضائل و ارزشهای بشری، آفرینش از نفس واحده را می‌توان از مبانی وحدت و اتحاد ‌یاد نمود.

4-     رستگاری دنیوی و اخروی، رفع اختلاف، پیروزی، تقویت و‌ ایجاد مرکز قدرت توسط مسلمانان در جهان و ‌ایجاد هماهنگی با پیروان ادیان دیگر را می‌توان از اهداف وحدت و اتحاد اسلامی‌برشمرد.

5-     این عوامل (دین، خدا، پیامبر، کتاب آسمانی، اهل بیت پیامبر و حج) در حقیقت نقاط مشترک بین تمام مذاهب اسلامی ‌است که براساس توصیه‌های قرآن و ائمه (علیه السلام) و علمای بزرگ اسلام، همه فرق اسلامی ‌می‌توانند بر محور‌ این وجوه مشترک دست به دست هم دهند و از کیان اسلامی ‌خود در برابر دشمنان محافظت کنند و در پرتو اخوت و ‌یکرنگی به وجود آمده، مجد و عظمت از دست رفته خود را به دست آورند.

منابع ومآخذ:

1- خامنه ای ، سید علی ، بیانات مقام معظم رهبری در مورد اتحاد اسلامی ، دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای.(  www.Farsi.khamenei.ir)

2- عاشوری ، نادعلی ، معماری پور ، فاطمه ، اتحاد و انسجام اسلامی در آثارشهید مطهری ، بی تا بی جا ، پایگاه اطلاع رسانی نور.

3- . سید محمد باقر حکیم (از دیدگاه قرآن و سنت)، ترجمه عبدالهادی فقهی­­زاده (تهران: تبیان، 1377) ص 31

4-  خسرو پناه ، عبدالحسین ، اتحاد ملی و انسجام اسلامی در پرتو وحی و امامت و تاریخ ، انتظار موعود ، سال هفتم ، شماره بیست وسوم ، زمستان 1386

5- سید محمد حسین ،طباطبایی،  المیزان (قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1394ق) ج8، ص 135؛ فخرالدین محمد رازی، تفسیر کبیر (بیروت: دارالمعرفه، 1414ق) ج8، ص 64

6- صحیفه نور، ج21، ص299

7-  درسهایی از وصیتنامه امام خمینی ( ره ) ، ص 90

8- مقاله «الغدیر و وحدت اسلامی» در کتاب یادنامه علامه امینی [یا کتاب شش مقاله اثر استاد شهید] و بحث­های آقای محیط طباطبایی در کتاب نقش سیدجمال­الدین در بیداری مشرق زمین، ص128-77

9- انصاری ، علی ، اتحاد اسلامی، 11/3/1389 . ( www.Fekrkonid.blogfa.com)

10-  اتحاد ملی و انسجام اسلامی ، صحیفه نور ، ج 1

11- دانش میر کهن ، سید رحمت الله ، راه کارهای تقویت اتحاد در میان مذاهب اسلامی ، سال چهارم ، بی تا ، بی جا ، شماره شانزدهم ، پایگاه اطلاع رسانی نور، 1389 .

12- ژان هون تکرنیگر، درآمدی بر روابط بین الملل، ترجمه ی عباس آگاهی، ص 1 و 2؛ سیف زاده، نظریه های مختلف در روابط بین الملل؛ مقتدر، هوشنگ، حقوق بین الملل، ص 37

13- یادداشتهای استاد مطهری (2)، ص 209 و 210

14-  نهج البلاغه ، ص 91 و 92[1]

 

 نظر دهید »

معاونت پژوهش - خانواده برتر در اسلام

25 اسفند 1394 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز

حوزه علمیه فاطمه الزهرا (س)

محقق: زهرا عبودی

موضوع: خانواده برتر در اسلام و ذکر برخی ویژگی های آن

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 فهرست مطالب

چکیده: 1

الف- تعریف خانواده و جایگاه آن در اسلام. 2

الف-الف: تعریف لغوی خانواده: 2

الف – ب: تعریف اصطلاحی خانواده در مکتب اسلام: 2

الف-ج: هدف از تشکیل خانواده. 3

الف – د: ارکان خانواده: 4

الف – هـ: عامل اصلی رشد خانواده اسلامی… 5

الف – و: جایگاه خانواده در اسلام: 5

ب- مختصری از ویژگی‌های اخلاقی در خانواده اسلامی: 7

ب- الف: داشتن تقوا در زندگی: 7

ب- ب: محبت به یکدیگر: 8

ب- ج- تکریم و احترام نسبت به یکدیگر: 9

ب- : عیب پوشی از خطاها: 10

ب-هـ : تأثیر لقمه حلال و حرام در تشکیل خانواده ی سالم اسلامی: 11

ب-و : رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان: 12

ب-ر : وفای به عهد: 12

ب- ز: مشورت و هم فکری: 14

ج- برترین خانواده در اسلام. 16

ج-الف- با نگاهی به شخصیت حضرت خدیجه بانوی اولین خانواده اسلامی… 16

ج-ب- خانواده برتر. 18

ج-ج-  آموزگار عفاف در بین مرد و زن.. 22

پی نوشت: 23

 

بسم الله الرحمن الرحیم

*موضوع:خانواده برتر در اسلام و ذکر برخی ویژگی های آن

**محقق: زهرا عبودی

چکیده:

خانواده برتر در اسلام و ذکر برخی ویژگی های مورد نیاز و اساسی آن موضوع تحقیق روبرو می‌باشد، نهاد خانواده اساسی‌ترین و در عین حال با دوام ترین نهاد است. که جایگاه تربیت نسل آینده و یکی از موضوعات بسیار مهمی که در قرآن کریم مطرح است که تنها با خانواده سالم و برتر اسلامی می‌توان انتظار جامعه پویا را داشت. در مورد تحقیق پیش رو کتابی با این عنوان بدست نیاوردم. ولی از مجموع مباحث معارف اسلامی چنین بر می‌آید، که در میان نهادهای اجتماعی،خانواده در اخلاق و تکامل آدمی بزرگترین نقش را بر عهده دارد. اسلام می‌خواهد زن و مرد در کمال صفا و صمیمیت در جوار هم زندگی کنند و محیط خانه را از هر جهت برای تربیت نسلی شایسته آماده کند. برای نیل به این هدف والا که همان داشتن خانواده‌ی شایسته برتر از منظر اسلامی، قوانین برای اعضای خانواده وضع شده است از جمله: داشتن تقوا، ابراز محبت و رعایت احترام نسبت به یکدیگر، دعا کردن در حق همدیگر و دیگر مورد که بر اساس معیارهای قرآنی و سیره‌ی اهل بیت (ع) بررسی مفهوم خانواده و جایگاه آن در اسلام ضرورت دارد و هم چنین دانستن خصوصیات اخلاقی اعضای خانواده در اسلام برای تشکیل و ایجاد یک خانواده برتر از مسائل مهم آن است.

قرآن برخی پدران، مادران و فرزندان نمونه را به عنوان الگوهای برتر معرفی کرده است از جمله:

حضرت ابراهیم (ع)، حضرت زکریا (ع)، لقمان حکیم (ع)، عیسی بن مریم (ع) و خود حضرت مریم مقدس (س) و… . از این رو با وضع مقررات و احکامی در باب روابط اخلاقی متقابل اعضای خانواده و متوجه شدن معنا و مفهوم دقیق خانواده و جایگاه آن در اسلام و معرفی خانواده‌های برتر در قرآن و اسلام، می‌کوشند که محیطی جذاب و پرکششی به وجود آورند، آن مکانی مطمئن و آرام برای پرورش روح و جسم باشد و محیطی برتر ایجاد کرد.

 

کلید واژه: خانواده، فرزند، زن و شوهر، اخلاق اسلامی

 

الف- تعریف خانواده و جایگاه آن در اسلام

خانواده اولین، مهمترین و پربرکت ترین نهاد اجتماعی در تاریخ فرهنگ و تمدن انسانی است. و کانونی است که باید برای حفظ حرمت و کرامت انسان و تأمین سلامت جسمانی و روانی و رشد معنوی او استحکام یابد.قوام خانواده به منظور تداوم انسجام جامعه و تأمین محیطی سالم برای زیستن انسان ها، ضرورتی انکارناپذیر است،که با پیمان ازدواج و پیوند همسری زن و مردی هوشمند و آگاه و برخوردار از بلوغ فکری و قابلیت های اجتماعی پایه گذاری می شود و این زوج ستون اصلی حیاتی ترین نهاد اجتماعی یعنی “خانواده” را تشکیل می دهد. که در مکتب اسلام از نظر لغوی و اصطلاح تعریف هایی این چنین دارد، از جمله:

الف-الف: تعریف لغوی خانواده:

درباره تفسیر و تعریف خانواده در «لغت» حسن عمید چنین می‌گوید:

« خانواده یعنی خاندان، دودمان، اهل خانه، زن و فرزند، فامیل» [1]

در فرهنگ فارسی معین نیز به این معنا آمده است. [2]

الف – ب: تعریف اصطلاحی خانواده در مکتب اسلام:

علامه طباطبایی در بررسی آیات مرتبط به مسائل زندگی خانوادگی نوشته است:

« آفرینش انسان به صورتی است که زن و مرد در ساختمان طبیعی بدن، تکمیل کننده یکدیگرند و هر یک به تنهایی ناقص و نیازمند دیگری است. این نیاز سبب می شود که زن و مرد به سوی یکدیگر حرکت کنند و بدین طریق، سکونت و آرامش یابند و این امر از بزرگترین و آشکارترین نعمت ها و موهبت‌های عالم طبیعت است؛ زیرا ساختمان جامعه بشری بر آن استوار می‌شود. » [3]

تعریف فوق از آیه‌ی شریفه‌ی زیر گرفته شده است:

«وَ مِن آیاته أَن خَلَقَ لکم مِن انفسکم أَزواجاً لِتسکُنُوا إلیها و جَعَلَ بینکم مَّودَّةً و رَحمَة» [4]

و از جمله نشانه‌های دیگرخداوند آن است که از جنس خودتان برای شما همسرانی آفرید برای اینکه در کنار آن همسران به سکون و آرامش برسید و خداوند بین شما و همسرانتان مودت و رحمت قرار داد.

استادان طرح جامع آموزش خانواده در تعریف این واژه بیان می کنند:

1-    خانواده یک نهاد اجتماعی است که دوام و پایداری نسبی در این نهاد وجود دارد

2-    در این سازمان افراد متفاوتی حضور دارند.

3-    حقوق متقابلی نسبت به هم دارند

4-    روابط مشخص و منظمی بین آنان برقرار می‌گردد و این روابط غالباً صمیمی و همه جانبه است.

5-    تشکیل سازمان بر اساس قراردادهای اجتماعی و در مکاتبات الهی بر طبق مبانی مذهبی صورت می‌گیرد. [5]

الف-ج: هدف از تشکیل خانواده

با توجه به آیات قرآن کریم و مجموع تفسیر آنها فهمیده می‌شود که، هدف از تشکیل خانواده آرامش می‌باشد، زیرا که، همسر خوب مایه‌ی آرامش روحی، جسمی و روانی انسان است. هر انسان بدون همسر موجودی ناقص است ولی با همراهی و همکاری و دوستی با همسر وجود خود را کامل می‌کند و تعادل روحی و روانی در او ایجاد می‌شود و احساس مسئولیت و شخصیت بیشتری می‌کند. گاهی در اثر طولانی شدن دوران تجرد به بیماری‌های روانی و عدم تعادل روحی گرفتار می‌شود و زندگی ناآرامی پیدا می‌کند.

آرامش عامل رشد و تعالی همسران و فرزندان آن هاست، اما اگر محیط خانهفضای جنگ و اعصاب باشد، در حقیقت به هدف ازدواج دست پیدا نکرده و به بی‌راهه رفته اند. [6]

همسر برای آرامش و طغیان زدایی و از بین رفتن اضطراب است، کانون خانواده برای ایجاد آرامش و اطمینان می‌باشد. [7]

بنابراین، همسر خوب موجب آرامش است و بهداشت روانی انسان را تأمین می‌کند سپس با انتخاب همسر مناسب می توان به هدف اصلی (که همان آرامش است) رسید.

الف – د: ارکان خانواده:

صولاً خلقت انسان ها جفت جفت است. هیچ مردی و هیچ زنی نیست که برای او جفتی خلق نشده باشد. اینها به حسب فطرت خود، در پی یافتن جفت خود کوشش و تلاش می کنند و هر کدام با تاکتیک مخصوص خود، این وظیفه فطری را انجام می دهند. مرد با تاکتیک مردانه خود و زن با تاکتیک زنانه خود و سرانجام همدیگر را می جویند و کامل می کنند. [8]

علاوه بر وجود زوجین در کنار هم، وجود فرزند یا فرزندان در زندگی زوجین تأثیر بسزایی در گرمی کانون خانواده دارد.

اما متأسفانه امروزه به دلایل اقتصادی، بهداشتی، تعلیمی و تربیتی، به ویژه رفاه طلبی والدین و تأکید دولت ها بر تجدید نسل و ضرورت کاهش جمعیت و وضع مقررات خاصی در این زمینه، تفکر داشتن اولاد کمتر مورد توجه والدین قرار گرفته است. [9]

بنابراین، کانون خانواده از ارکانی چون زن و شوهر و فرزند تشکیل یافته است و پیروی از فرهنگ غنی اسلام و معارف حیات بخش اهل بیت (ع) بهترین راه برای تقویت و استحکام خانواده است و ارتباط قلبی بین زن و شوهر که اساسی ترین ارکان یک خانواده هستند، (بر اساس رهنمودهای معصومین (ع)) تداوم می‌یابد.

 

 

الف – هـ: عامل اصلی رشد خانواده اسلامی

از همان ابتدا یکی از شرایط ازدواج در اسلام رای تشکیل خانواده، «کفو» بودن است و نخستین مرتبه از کفو بودن، همسانی مذهب و دین است. مسلمان نمی‌تواند با کافر ازدواج کند. زندگی یک مسلمان بر پایه اسلام و فرهنگ اسلامی است و غیر مسلمان بر پایه فرهنگ غیراسلامی خود عمل می‌کند در زندگی مشترک باد مواضع مشترک وجود داشته باشد. چگونه دو نفر که دو فرهنگ متضاد دارند، می‌توانند به هنگام اجراء و عمل هم آهنگ باشند؟ [10]

از همین روست که خداوند متعال بهترین ازدواج را وصلت پاکان و متقیان با یکدیگر می‌دانند:

الطیبات للطیبین و الطیبون للطیبات [11]

زنان پاکیزه نیکو لایق مردانی چنین و مردان پاکیزه نیکو لایق زنانی همین‌گونه است.

الف – و: جایگاه خانواده در اسلام:

هدف اساسی دین اسلام، تربیت انسان‌ها و تأمین سعادت بشر در تمام ابعاد وجود و در سرتاسر مراحل زندگی است. پیامبران الهی، به ویژه پیامبر اسلام (ص) برای این هدف مقدس مبعوث شده و در انجام این مأموریت به نیازها و ویژگی ها و علایق فطری بشر به عنوان یک اصل مسلم مورد توجه فراوان داشتند به همین جهت دستورات تربیتی اسلام و فرهنگ حیاط بخش اهل بیت (ع) دقیقاً در راستای پرورش فطری انسان‌ها تدوین شده است.

نهاد خانواده از منظر اسلام، دارای جایگاه و قداست ویژه ای است که قابل مقایسه با هیچ نهاد دیگری نیست و از آنجایی که این نهاد، اصلی ترین رکن جامعه و بستر فرهنگ‌های گوناگون و زمینه‌ساز خوشبختی و یا بدبختی انسان‌ها و امت است، و از این رو، اسلام، عنایت ویژه ای به سلامت، رشد و پویایی این نهاد سرنوشت ساز دارد.

در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که می‌فرمایند: « در اسلام، بنیادی نهاد نشده است که در نزد خداوند، از ازدواج محبوبتر باشد.» سخنی والاتر از این، در تبین قداست خانواده نمی‌توان گفت. [12]

نگرش اسلام به خانواده برعکس مکاتب و دیدگاه‌های غیر اسلامی، که نگاهی تک بعدی،بسیار عمیق و همه‌جانبه است و تمام ابعاد آن از آغاز تا انتها، در همه مراحل مورد توجه بوده و در هر مورد دستورات لازم ارائه گردیده است. خانواده‌ای از منظر اسلام خوش بخت است که دوستی، صداقت و وفاداری بر فضای آن حاکم باشد. زیرا با اختلاف، بدبینی، و خود محوری، شیرازه خانواده از هم می‌پاشد. خدای متعال ایجاد محبت و همدلی بین زن و شوهر را از نشان‌های خود دانسته است. بر اساس بینش اسلامی، پیوند میان زن و مرد فراتر از یک غریزه بوده، منشاء فطری و الهی دارد که از سرشت آدمی ناشی‌ می‌شود. [13]

اسلام تأکید فراوانی به ابراز محبت در محیط خانواده دارد و یکی از قوی‌ترین عامل دوام و رشد خانواده را عاطفه و محبت اعضای آن با همدیگر می‌داند. به قول شهید مطهری (ره) اگر علاقه زن به شوهر از بین رفت، خانواده به صورت بیمار نیمه‌جان در می‌آید و اگر علاقه شوهر به زن خاموش شد، مرگ حیات خانوادگی فرا می‌رسد. خانواده یکی از نهادهای مهم جامعه به حدی است که کسی نمی‌تواند آن را انکار کند. ادیان الهی به جهت نقش مهم خانواده در ارتقای اخلاق و معنویت انسان‌ها آموزه‌های مهمی در این زمینه ارائه کرده‌اند. طوری که قرآن کریم ازدواج و همسرداری را از نشانه‌های توحید دانسته است. [15]

بنابر این سلامت و سعادت جامعه به سلامت و پویایی نظام خانواده وابسته است و سلامت و تعادل و تعالی نظام خانواده نیز به کیفیت روابط بین زن و شوهر و والدین و فرزندان بستگی دارد. و هر قدر رعایت نکات اخلاقی در بین همسران بهتر و سالم‌تر و پر جاذبه‌تر باشد، زندگی شیرین‌تر و باصفا تر می‌گردد و فرزندان پرنشاط و موفقی تربیت خواهند نمود. [16]

 

 

ب- مختصری از ویژگی‌های اخلاقی در خانواده اسلامی:

برخورداري از پرورش سالم در خانواده كه نخستين پايگاه تربيتي است، به فرد اين فرصت را مي‌دهد كه در اجتماع موفق و قابل احترام باشد. پدر و مادري كه در تربيت فرزندان به گونه‌اي يك‌پارچه عمل مي‌كنند و انتظاراتي تقريبا يك‌سان و مشخص دارند، فرزندان را در يك مركز مديريت واحد قرار مي‌دهند. اگر والدين بخواهند با فرزندانشان صميمي باشند، بايد نخست با خود صميمي باشند. رفتار صميمانه اعضاي خانواده مي‌تواند مسير صحيح را به فرزندان نشان دهد. از جمله ویژگی‌های اخلاقی بین آنها از منظر اسلام به طور مشترک عبارت است از:

ب- الف: داشتن تقوا در زندگی:

تقوا یک عامل درونی است. کسی که اهل تقوا باشد، ناخودآگاه پای بند به مسائلی است و خود به خود از بسیاری رفتارهای نامناسب دوری می‌کند. کسی که خداوند را حاضر و ناظر می‌بیند، دست به هر کاری نمی‌زند و در رعایت حقوق همسر، اذیت و آزار نکردن او، فراهم آوردن زمینه آسایش و آرامش و حفظ اموال و آبروی او، عفت و پاکدامنی خود از دیگران موفق تر است.

از آن رو که تقوا و خداترسی، مهم‌ترین عامل بازدارندگی در موقعیت‌های حساس است، همسرانی که این ویژگی را دارند، می‌توانند سالم‌ترین روابط در خانواده پدید آورند. [17]

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: نشانه‌ها سعادت پنج چیز است:

1-    داشتن همسری متدین

2-    داشتن فرزندانی نیکوکار و متدین

3-    اشتغال رد شهری که زندگی می‌کنند.

4-    معاشرت با هم‌نشینان دیندار

5-    محبت به محمد و آل محمد (ص) [18]

بنابراین، تقوا و خدا ترسی، از عوامل مهم در ایجاد اخلاق متعادل و مورد پسند اسلام است. هر اندازه این ویژگی قوی‌تر باشد، رعایت حد و حدود شرعی کامل‌تر و پای‌بند به اصول خانواده بیش‌تر خواهد بود و هرچه تقوا ضعیف‌تر باشد، به همان اندازه می‌تواند به استحکام و روابط سالم و سازنده خانواده آسیب برساند.

ب- ب: محبت به یکدیگر:

محبت و دوست داشتن، خواسته‌ی طبیعی هر فردی است. یکی از مستحکم‌ترین انگیزه‌ها در پیوند و تحکیم خانواده، پیدایش جوی پر از محبت و صفا بین زن و شوهر است. [19]

زن و شوهر بیش‌تر از دیگران، انتظار محبت از یکدیگر را دارند و همانگونه که یکی از اهداف مهم ازدواج همین محبت خواهی و انس طلبی و آرامش در سایه کامیابی‌های مشروع است. [20]

علاوه بر موارد فوق، والدین نیز به فرزندان خود باید ابراز محبت و مهربانی کنند، زیرا او کانون گرم واطمینان بخش را می‌طلبد. که در پرتو آن استعدادهایش شکوفا می‌گردد.

اکسیر محبت، داروی بسیاری از آلام و بیماری‌های روحی و جسمی فرزند است. [21]

امام صادق (ع) می فرمایند: « خداوند مرد را به خاطر شدت محبت و دوستی فرزندش، مورد لطف و رحمت خویش قرار می‌دهد. [22]

بنابراین برای تشکیل یک خانواده‌ی سالم اسلامی در کنار فرزندان خویش باید نیازهای اساسی چون ابراز محبت آنها را برآورده کرد تا ویژگی‌های اخلاقی مثبتی داشته باشد.

 

 

ب- ج- تکریم و احترام نسبت به یکدیگر:

انسان گل سر سبد موجودات است ، همواره حریم او را محترم شمرده است. این حرمت، صرف نظر از ویژگیهای هر دسته و گروه برای تمامی انسانها وجود دارد و جنسیت، قومیت، نژاد، سن و حتی ایمان و بی ایمان در آن دخالت ندارد. این حرمت و کرامتی است که خدا از بدو خلقت به انسان داده و در برابر آن نیز از او مسئولیت خواسته است . قرآن کریم می فرماید:

وَ لَقَد کرّمنا بنی آدمَ و جعلناهم فی البّر و البَحر و رزقناهُم منَ الطیبات  و فضلناهُم علی کثیر ممَن خلقنا تفصیلاً. [23]

 به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا بر نشاندیم و از چیزهایی پاکیزه به ایشان روزی دادیم وآن‌‌ها را بر بسیاری از آفریده های خود برتری آشکارا دادیم.

در زندگی مشترک، شاید رعایت کامل آداب امکان پذیر نباشد، ولی وجود احترام متقابل، اصلی و اساسی است. بزرگداشت و تکریم شخصیت، نیاز طبیعی هر انسانی است. انسان به دلیل غریزه حب ذات که در طبیعت او نهاده شده به ذات خویش علاقه دارد و مایل است دیگران نیز شخصیت او را بپذیرند و گرامی بدارند. [24]

بنابراین، زن و شوهر به دلیل ارباط بسیار نزدیکی که با هم دارند. بیش از همه مواظب به رعایت احترام متقابل و حراست از شأن و منزلت یکدیگر هستند.

علاوه بر این، والدین نیز باید فرزندان خود را مورد احترام قرار دهند. در آیه‌ی شریفه‌ای که در فوق ذکر شد، با توجه به تساوی انسان‌ها در کرامت نفس و اهمیت تکریم کودکان و نقش آن در تربیت و شکل‌گیری شخصیت آنها، بزرگان دین نه تنها کودکان را در احترام و بزرگداشت با بزرگسالان مساوی می‌دانند، بلکه در مواردی احترام ویژه ای نیز برای آنها قائل‌اند. [25]

با فرزندان مثل یک دوست رفتار کردن و جلب اعتماد و اطمینان آنان بهتر است. باید محیطی پر از مهربان را برای آنها ایجاد کرد. که نور چشمان با پدران و مادران خود در تمام مراحل زندگی یگانه باشند، و بتوانند درد دل کنند. اسلام عزیز از مهربانی و احترام و تکریم فرزند در بیش‌تر موارد بهره‌داری کرده است. [26]

و هم‌چنین، نوع رفتار شخص رسول خدا (ص) با اصحاب و عموم مردم و برنامه عملی و رفتاری وجود نازنینش خود، عالی‌ترین روش زندگی و گویای برنامه‌ی معاشرت با دیگران است. [27] پس، به عنوان یک اسوه و قراردادن ایشان به عنوان یک الگو برای تشکیل یک زندگی سالم با ویژگی‌های اخلاق اسلامی، از ایشان الگوبرداری کرد.

ب- : عیب پوشی از خطاها:

یکی دیگر از عوامل اسای برای تشکیل یک خانواده برتر و سالم اسلامی گذشت از خطاهای همدیگر است. خداوند در قرآن کریم سفارش می‌کند که از خطاهای دیگران چشم پوشی کنید بلکه خطاهای آنان را نادیده بگیرند:

و لَیَعفوا و لَیصفحوا إلا تُحِبُونَ أنَّ یَغفِرُ الله لَکُم وَ الله غَفُورٍ رَحیم.

آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند. آیا دوست نمی‌دارید خداوند شما را ببخشد؟ او آمرزنده و مهربان است.

علاوه بر این، بیش‌ترین سفارش اسلام در مورد مسائل زندگی، گذشت و چشم‌پوشی از لغزش‌ها، کج خلقی‌ها و اشتباه‌های یکدیگر است. زیرا انسان‌ها، روحیات و طرز تفکری دوگانه دارند. از این رو، اهمیت گذشت و تأثیر آن در تداوم روابط سالم آشکار می‌شود. [29] و این مورد یکی از نکات مهمی است که باعث می‌شود در زندگی زناشویی صمیمیت بیش‌تری ایجاد شود. [30]

در احوالات علامه محمد تقی جعفری نوشته شده است که ایشان همسری دلسوز و مهربان بودند و در تنها سوء تفاهمی که در سراسر زندگی مشترکشان با همسر خود پیدا می‌کردند پس از کمی مؤاخذه و محبت ده دقیقه سکوت کرده و سپس به طرف همسر رفته و غذرخواهی کرده و دست وی را می‌بوسید. [31]

از این رو با توجه به آیات و روایات زندگی علمای اسلامی نتیجه گرفته میشود که، چشم پوشی از خطاها و عیب‍های همدیگر و عذرخواهی کردن هنگام اشتباه کردن، از مسائل کم اهمیت و قابل گذشت، موجب تقویت نهاد خانواده و کمک به داشتن خانواده ای سالم و برتر در سایه ی اسلام می شود.

ب-هـ : تأثیر لقمه حلال و حرام در تشکیل خانواده ی سالم اسلامی:

غذای حلال و حرام تأثیری عجیب و فوق العاده بر روی خانواده و تربیت فرزند دارد. اگر غذا حرام باشد، بچه بی چاره می شود و اگر غذا شبهه ناک باشد، خطرناک است. اما شبهه ی این غذا را می شود با «بسم الله» و دعا و راز ونیاز دفع کرد. اما غذای حرام را هیچ کاری نمی شود کرد. و وای بر آن فرزندی که از غذای حرام نطفه ی او منعقد شود، و بد به حال بچه ای که از پولی که در آن ربا بوده یا پولی که در آن غش در معامله کرده است بوجود بیاید. [32]

امام علی (ع) در نهج البلاغه نیز می فرماید:«خوشا به حال کسی که به خانه و خانواده ی خود بپردازد و غذای حلال خود را بخورد. [33]

لقمه ی حلال باعث می شود که محیط خانواده، محیطی سالم و برتر واقع شود، بر عکس لقمه ی حرام، از جمله تأثیر لقمه ی حرام فاسد شدن افراد خانواده است. از جمله فرزند مرحوم شهید «آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری» که در هنگام اعدام پدرش، او کف می زد، که علت فاسد شدن فرزند شیخ شیر دایه ای است که در نوزادی به علت بیمار بودن مادرش، به او می داد. که آن دایه دشمن امیرالمؤمنین (ع) و آلوده به گناه بود که نتیجه شیر دادن او به فرزند شیخ رئیس حزب توده «کیا نوری» شد. آری این تأثیر شیر مادر ناشایست چیزی جز این نمی شود. [34]

بنابراین والدین برای داشتن خانواده سالم و برتر در اسلام باید سعی در توجه به غذای خود و فرزندان خود باشند. و از سیره معصومین (ع) الگو بگیرند.

ب-و : رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان:

یکی دیگر از مواردی که با رعایت کردن آن در خانواده که باعث ایجاد یک خانواده برتر اسلامی می شود رعایت عدالت و مساوات در بین فرزندان خویش توسط والدین می باشد.

امام علی (ع): « گرامی ترین صفات اخلاقی، سخاوتمندی و پر سود ترین آنها عدالت مندی است» [35]

بنابراین، عدالت و عادلانه رفتار کردن، صفتی الهی است، رعایت نکردن این امر مهم اثراتی ناگوار خواهد داشت و خطراتی از جمله ایجاد کینه و عداوت را در پس می‍ آورد. امیال سرکوب شده و احساس حقارت و بی شخصیتی و ضعف و ناتوانی و شکست فرزندان، گاهی منجر به کارهای خطرناکی می شود و عواقب زشتی در پی می آورد. [36]

پس هیچ گاه نباید پسر را بر دختر یا فرزندی بر فرزند دیگر مقدم دارند و یا نزد کودکانشان، یکی از بیش از همه مورد محبت و نوازش قرار ندهند. بدیهی است که پدر و مادر از ثمره ی تلخ این تبعیض ها بی بهره نمی مانند و اعتماد فرزندان از آنان سلب می شود.[37]

ب-ر : وفای به عهد:

یکی از فضائل اخلاقی و صفات نیکویی که هر انسانی در باطن خود به آن تمایل دارد، وفای به عهد است. هر انسانی در وجدان خود درک کند وقتی با کسی عهد و پیمانی بست، موظف است به آن وفا نماید. قرآن کریم یکی از نشانه های مؤمنین را وفای به عهد می داند: «والذین هُم لأمانَتهِم و عَهدِهم راعون» [38]

مومنین کسانی هستند که به امانت و عهد و پیمان خود وفا دارند.

 

و در جای دیگر قرآن کریم خداوند متعال فرموده است:

و أوفُوا بالعهد إنَّ العهد کانَ مسئولا. [39]

و همه باید به عهد خود وفا کنی که البته از عهد و پیمان سوال خواهد شد.

علاوه بر آیات قرآن کریم نیز در سیره اهل بیت (ع) از جمله امیرمومنان (ع) که حتی به عهدی که با دشمنان خود می بست وفاداری می کرد. چرا که می فرمود: «از بین واجبات و فرائض الهی هیچ چیز نزد مردم به قدر وفای به عهد، مورد تعظیم و احترام نیست.»[40]

پس، وقتی که مسلمان موظف است نسبت به عهد و پیمانش حتی در برابر دشمنان پای بند باشد، به طریق اولی موظف به پای بندی به عهدی که با فرزندان خود بسته می باشد. وقتی والدین به فرزند خود وعده ای می دهند فرزند به صورت فطر و طبیعی انتظار دارد آنها به عهد خود وفا کنند.

احساس مسئوولیت و ایفای تعهدات صفت الهی است. طبیعی است که مثل هر صفت دیگر والدین باید نخست خود را به این صفت بیارایند تا فرزندان خود نیز درس بگیرند و پرورش یابند. فرد با ایمان برای داشتن خانواده ای سالم با ویژگی های اخلاقی اسلامی، ملتزم به اجرای شروط خود است که فرموده اند:« المؤمن إذا وَعدَ وَفی» (افراد با ایمان اگر پیمان ببندند وفادار خواهند بود.) [41]

بنابراین، در صورت خلف وعده با فرزندان خود، والدین بزرگترین مشکل را در خانواده ایجاد کرده اند که همان درس بی صداقتی، وفا نکردن به عهد و وعده، آموزش دروغ و تزویر و ریا و حیله است. و این الگوهایی هستند که برای آینده ی فرزند خواهند بود و همین طور یک خانواده سالم و خواستار برتر بودن به نابودی کشیده می شود. [42]

پس نتیجه گرفته می شود که رعایت اوقات انجام امور و به وعده های وفا کردن و پیمان نشکستن از موارد لازمی است که باید به فرزندان آموخته شود.

 

ب- ز: مشورت و هم فکری:

از حقوق متقابل زن و شوهر، گفت و گو در موضوعات و مسائل مهم خانواده و وقایعی است که در حوزه ی داخلی زندگی آنان اتفاق می افتد. مردی که بدون در نظر گرفتن خانواده اش تصمیم بگیرد و مصالح و برنامه های خانه را با افکار و اندیشه های خود اداره می کند، بدون تردید تصمیم کاملاً صحیح و منطقی نخواهد گرفت و تمام جوانب را نمی تواند لحاظ کند.

خداوند متعال در قران به پیشنهاد همسری با شوهرش در یک جلسه مشورتی خانواده اشاره کرد. و نظر شایسته ی او را مورد ستایش قرار داده، می فرماید:

و قالت امرأتُ فِرعونَ قُرَتَ عَینٍ لی و لَکَ لا تقتلوُنُ عسی أن یَنفعَنا أو نتخذِهُ وَلَداً و هم لا یشعرون . [43]

زن فرعون گفت این کودک را مکشید که نور دیده من و توست، در خدمت ما سودمند افتد و یا او را به فرزندی خود بگیریم و آنها بی خبر بودند.

فرعون نیز پیشنهاد همسرش را پذیرفت، هم اندیشی در مسائل خانوادگی علاوه بر اینکه تصمیمات را پخته تر می سازد، نوعی احترام و توجه به شخصیت یکدیگر و فرزندان نیز به حساب می آید.

فرزندان نیز، باید بدانند امروز از اهمیت مشورت بر هیچ کس پوشیده نیست، پس برای تامین نیازهای اساسی خود، فراهم کردن رشد سالم شخصیت، هدایت مطلوب تحصیلی و شکوفایی استعدادها، نیاز به رایزنی و مشورت دارند. [44]

پس در همه ی مراحل زندگی نیاز به مشورت و نظرخواهی یکدیگر لازم است تا بتوانیم زندگی سالم و اسلامی ایجاد کرد.

خداوند نیز از زبان پیامبران و اولیا نقل می‍‌کند که برای والدین خود دعا می‌کردند، از جمله:

1- حضرت ابراهیم (ع) نیز از خداوند درخواست ‌کند که :

رَبنّا إغفرلی وَ لِوالدیَّ و لِلمؤمنین یَومَ یقوم الحساب.[52]

خداوندا بیامرز مرا و پدر و مادرم و مؤمنین در روز حساب و قیامت

2- علاوه بر آیه‌ی فوق خداوند نیز به حضرت عیسی (ع) درباره خدمتگزار به مادرش می‌فرماید: و وصانی … و بَرَّاً بوالدتی …. و نیز نیکی به مادرم را وصیت کرده است. [53]

3- هم چنین حضرت سلیمان (ع) از خداوند متعال اینگونه درخواست می‌کند.

رَبّ أوزعنی أن أشکر نعمتک التی أنعمتَ علیَّ و عَلَی والدیَّ. [54]

« پروردگارا به من بیاموز تا شکر نعمتی که بر من و پدرم و مادرم ارزانی داشته ای به جا آورم.»

و دیگر آیات و روایات ذکر شده، بنابر روایات ائمه معصومین (ع)، والدین حتی بعد از مرگ نیز، هر لحظه چشم انتظار حسنه و کار نیکی از فرزندان هستند، که باعث شادی روح آنان می‌شود و علاوه بر این، در تربیت صحیح و شکل‌گیری درست فرزندانشان نیز تأثیر بسزایی دارد.

موارد دیگری برای تشکیل و ایجاد خانواده‌ی برتری که مورد نظر اسلام است، وجود دارد که موارد فوق مهمترین آنها بودند. با رعایت این ویژگی ها و دستورالعمل‌ها نیز می‌توان با الگوگیری از اهل بیت (ع) یک خانواده برتر ایجاد کرد.

ج- برترین خانواده در اسلام

اسـلام ، اهـل بـيـت پـيـغـمـبـر اكـرم (ص ) را بـه عـنـوان نـمـونـه اى كـامـل از خـانواده برتر معرفى و صلاحيت الگويى آن را براى جهانيان امضا كرده است . خـداونـد سـبـحـان ايـن خانواده را از هرگونه رجس و پليدى مبرا دانسته است . آيه شريفه «اِنَّمـا يـُريـدُ اللهُ لِيـُذهبَ عَنكُم الرّجسَ اهلَالبيتِ وَ يُطَهّركُم تَطهيرا» [55]، خطاب به همين خانواده است .

آيـه مـبـاهـله [56] درباره اعـضاى اين خانواده وارد شده و عظمت مقامات معنوى و عرفانى آنان را به نمايش ‍گذاشته است . سوره انسان فضيلتهاى آنان را ستوده است و خلاصه جاى جاى قرآن از فضايل و ويژگيهاى آنان سخن گفته است .

ايـن خـانـواده از پـيـونـد مـلكـوتـى وجـود نـازنـيـن حـضـرت عـلى (ع ) و فـاطـمه اطهر(ع ) تـشـكـيـل شـده اسـت و آن دو مـصـداق اتـم انـسـان كـامـل و ايـده آل هستند. على (ع ) و فاطمه (ع ) كفو يكديگرند؛ اگر على (ع ) نبود فاطمه (ع ) در عالم هـمـتـايـى نـداشـت و اگـر فـاطـمـه (ع ) نـبـود براى على (ع ) كفوى نبود. پيوند آن دو در آسـمـانـهـا و نـزد عـرشـيـان بـرقـرار شـد و در جـمـع زمـيـنـيـان تـحـقـق عـيـنـى يـافـت . رسـول خـدا(ص ) در جـريـان ازدواج آن دو وجود عرشى ، آنان را اسوه و الگوى امت خويش خواند و فرمود:زنـدگـى عـلى (ع ) و فـاطمه (ع ) سراسر الگوست . همسر دارى على (ع )، مديريت او در خـانـه و خـانـواده ، شـوهردارى فاطمه (ع )، خانه دارى و تربيت فرزند او در عالم نظير ندارد و تا قيامت براى جهانيان نورافشانى مى كند.

 

ج-الف- با نگاهی به شخصیت حضرت خدیجه بانوی اولین خانواده اسلامی

خداوند آفرينش انسان را با پيوند زن و مرد آغاز کرد و آدم و حوا در کانون خانواده سکني داد و با اين تدبير، همه ابناء بشري و کاروان انساني را به سوي زوجيت خواند و کمال انساني را در همراهي و همدلي زوجين در کانون خانواده ترسيم نمود. تدبير حکيمانه الهي، در قالب کشش و تجاذب ميان زن و مرد تجلي يافته و همه ابناء را در طول تاريخ حيات انساني، در کانون خانواده گرد هم آورده است و بدينسان نسل بشر به حيات خويش ادامه مي دهد. پيوند ميان زن و مرد از آنچنان اهميتي برخوردار است که خداوند آن را ميثاق غليظ ناميده و مي فرمايد: واَخَذنَ مِنکُم ميثقاً غَليظا(زنانتان از شما پيماني محکم و استوار گرفته اند.)

 و به دليل همين مقام والاي پيوند مقدس زوجيّت است که پيامبر(ص) فرموده اند:

ما بُني في الاسلام بناء اَحَبُّ الي الله عزَّوجلَّ من التزويج. (هيچ بنايي در اسلام محبوب تر از ازدواج (تشکيل خانواده) در نزد خداوند بزرگ نيست.)

خانواده پيامبر(ص) اسلام اولين خانواده در اسلام است. خانواده اي که با پيوند پيامبر(ص) و خديجه آغاز شد و محلي براي پرورش و کمال بزرگ ترين انسان هاي تاريخ بشر گشت. اين خانواده حامي پيامبر(ص) در ابلاغ رسالت عظيم و معرفي مکتب حيات بخش اسلام گشت ودرون آن فاطمه بزرگترين بانوي عالم و مادر امامت پرورش يافت. اندرون اين خانواده شخصيتي بزرگ چون علي(ع) دوران کودکي خويش را سپري کرد و از درياي بي کران دانش و نورانيت پيامبر(ص) سيراب گشت تا اولين کسي باشد که رسالت پيامبر(ص) را تاييد کند و بزرگترين حامي او در نشر و گسترش هاي پرفروغ آن را شناخت. بررسي کارکردها و ويژگي هاي خانواده مطلوب از نگاه اسلام يکي از نيازهاي ضروري جامعه ماست که اين نوشتار مي کوشد با بهره گيري از آيات قرآن کريم و با نگاهي به خانه پيامبر(ص) و همسر گران قدرش خديجه به اين مبحث مهم نظري افکنده و برخي از مهمترين کارکردهاي خانواده را به اختصار مطرح سازد.[57]

علاوه بر موارد فوق به عنوان نمونه نیز به خانواده علامه طباطبایی اشاره می شود که : علامه با وجود حجم زياد كارهايش، هيچ وقت از خانواده خود غافل نمي‌شد. هميشه در برنامه روزانه‌اش ساعتي را به خانواده‌اش اختصاص مي‌داد و آن را بهترين اوقاتش مي‌دانست و مي‌گفت: «اين ساعت تمام ناراحتي‌هايم را برطرف مي‌كند.»

 علامه در خانه هم مثل بقيه جاها هرگز عصباني نمي‌شد و اعضاي خانواده‌اش صداي بلند حرف زدنش را نشنيده بودند. بچه‌هايش را بسيار دوست داشت، با آن‌ها مهربان و خوش‌رفتار بود و تا اندازه‌اي كه مي‌توانست وقتش را صرف بازي با آن‌ها و سرگرم كردنشان مي‌كرد.

در احوالات ایشان نقل کرده اند که علامه می فرمودند: (زندگی پرفراز و نشیبی داشته ام. من از حوائج زندگی و چگونگی ادارۀ آن بی اطلاع بودم. ادارۀ زندگی به عهده خانم بود. در طول مدت زندگی ما هیچ گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم کاش این کار را نمی کرد یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود[58]

 

ج-ب- خانواده برتر

در اسلام بـراى تـشـكيل خـانـواده ، استانداردهايى معرفى شده است . هرقدر اركان تـشكيل دهنده خانواده با آن استانداردها منطبق باشند به همان مقدار از شايستگى و برترى بـرخـوردار خـواهـنـد بـود. در روايات ، ويژگي‌هاى فراوان براى شايسته ترين زنان و مردان بيان شده است و در سيره معصومين (ع ) نيز ارشاداتى وجود دارد كه مى توان از آنها خـانـواده هـاى بـرتـر و شـايـسـتـه را شـنـاخـت . از ايـن رو، بـه طـور اجـمـال مـى توان گفت خانواده برتر از نظر اسلام ، آن است كه اركان آن شايسته و منطبق بـا اسـتـانـداردهـاى اسـلامـى باشد، مناسبات و روابطى منطبق با آموزه هاى دينى بر آنها حـاكـم بـاشـد، خـروجـى آن انـسـانـهـايـى شـايـسـتـه ومـوثـر در سـاخـته شدن جامعه ايده آل اسـلامـى بـاشـد. وامـا مـلاك بـرتـرى ، از نـظـر اسـلام ، مـال و ثروت و مانند آن نيست كه كسى به آنها ببالد و بگويد: ((نَحنُ اَكثرُ اَموالاً وَاَولادا)) [59]. از اين رو، اگر خانواده اى را برخوردار يافيتد نبايد شگفت زده شويد ((فَلا تـُعـجِبُكَ اَموالُهم وَلا اَولادُهُم )) زور وقوت مادى نيز معيار برترى نيست كه كسى در ارزيابى افراد در خانواده ها بگويد: ((كانواُ اَشَدَّ مِنكُم قُوّةً)) [60] چنانكه برخوردارى از قوم و قبيله و عشيره ، جاه و مقام وشهرت نيز ملاك برترى نست .

بـرتـرى خـانـواده بـه انـطـباق آن با استانداردهاى اسلامى و برخوردارى از ويژگيهاى ارزشـى و فـضـيـلتـهـاست . هر خانواده اى از آن استانداردها بهره مند باشد برتر است . بـنـابـرايـن ، مـنـظـور از بـرتـرى خـانـواده ، بـرتـرى در فـضـايـل انـسانى و ارزشهاى اسلامى است كه برخى از آنها باعنوان ويژگيهاى خانواده برتر خواهد آمد.

قرآن كريم بهترين الگوها را براى شناسايى خانواده برتر به جهانيان معرفى كرده است. قرآن كريم هنگام سخن از فضائل اخلاقي و انساني و يا نكوهش و تحذير از رذايل اخلاقي، هم از مردان با فضيلت و ستوده ياد مي‌كند و هم از زنان نمونه و اسوه نام مي‌برد. زيرا انسان وارسته چه زن و چه مرد مي‌تواند الگوي ديگر انسانها قرار گيرد يعني مرد و زن خوب نمونه انسانهاي خوبند و مرد و زن بد نمونه انسانهاي بدند.

 

خاندان حضرت ابراهیم (ع) از جمله به عنوان خانواده برتر معرفی شده است. در قرآن کریم می‌خوانیم: «اِنَّ اللهَ اصـطـَفـى ادَمَ وَ آلَ ابـراهـيـمَ و آلَ عـِمـرانَ عـَلَى العـالَمـيـن .» [61] اخـلاقـى ، در شـوهـردارى ، خـانـه دارى و تـربيت فرزند نمونه است . همسر ديگرش نيز نمونه بود. ثمره زندگى حضرت ابراهيم (ع ) بِغلام حليم … وَبَشَّرناهُ بِاِسحاقَ نَبيّا مِنَ الصّالحين »  [62]

ابراهيم (ع ) پدر اين چنين فرزندانى است و دو همسر او نيز مادران فرزندانى اين گونه انـد. هـر كـدام از آن دو در پـرورش ‍فـرزنـد چـه مـرارتهايى كشيدند و چه آثارى از خود بـرجـاى گذاشتند؛ حضرت ابراهيم (ع ) همسرش هاجر را به همراه فرزند خردسالش به سـرزمـيـنـى بـى آب و عـلف آورد: « رَبَّنـا اِنـّى اَسكَنتُ مِنْ ذُرّيّتى بِوادٍ غَيرِ ذِى زَرعٍ عِندَ بـَيـتـِكَ الُمـحـَرِّمِ لِيُقِيمُوا الصَّلوةَ فَاجعَلْ اَفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوِى اِلَيهِم …» [63]

هـنـگـامـى كـه فرشته هاى الهى نزد حضرت ابراهيم (ع ) آمدند و تولد حضرت اسحاق را بـه او بـشارت دادند همسر اولش ‍(ساره ) نيز در آنجا حاضر و ايستاده بود، تبسمى بر لب داشت و ناظر بر اين جريان بود؛ در قرآن کریم چنين است :«و امراتُهُ قآئِمة ٌ فَضَحِکَت فبشَّرناها بِأسحق و مِن ورآءً اسحقَ یَعقوب/ قالت یا ویلَتی ألَدوَ أنا عَجُوزٌ و هذا بَعلی شیخاً إنَّ هذا لَشیٌ عجیب/ قالوا أتَعجبینَ مِن اَمرِ اللهِ رَحمَتُ الله وَ بَرکاتُه علیکم اهل البیتِ إنَّهُ حَمیدٌ مَجید».

(و زن او ايستاده بود. خنديد. پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به يعقوب مژده داديم . (هـمـسـر ابـراهـيم ) گفت : اى واى برمن ، آيا فرزند آورم با آنكه من پيرزنم و اين شوهرم پيرمرد است ؟ واقعا اين چيز عجيبى است . گفتند: آيا از كار خدا تعجب مى كنى ؟ رحمت خدا و بركات او بر شما خاندان (رسالت ) باد، بى گمان ، او ستوده اى بزرگوار است.حضرت ابراهيم(ع) از پيامبران اولواالعزم است كه در سنين پيري فرشتگان به آن حضرت بشارت داشتن فرزندي آگاه و حليم و بردبار را به او دادند چنان كه همان بشارت را به همسرش ساره دادند.

فرشتگان به ابراهيم گفتند: «فبشرناه بغلام حليم»[65] (ما به ابراهيم بشارت داديم به فرزندي بردبار)، و در جاي ديگر فرمود: «انا نبشرك بغلام عليم» (ما تو را به فرزند آگاه بشارت مي‌دهيم.) و ابراهيم فرمود: «ابشرتموني علي ان مسّني الكبر فبم تبشّرون» (آيا به من نويد مي‌دهيد در حالي كه مرا پيري رسيده است. پس چه بشارتي به من مي‌دهيد.) و به دنبال آن فرمود: «فبشرناك بالحق فلاتكن من القانطين قال و من يقنط من رحمة ربه الا الضّالون»[66] فرشتگان گفتند: تو را به حق بشارت داديم، از مأيوسان

مباش، گفت جز گمراهان چه كسي از رحمت پروردگار مأيوس مي‌شود.

انسانهاي به كمال رسيده‌اند كه فرشتگان بر آنها نازل و حقايقي را در اختيار آنها قرار مي‌دهند از اين رو از آيات فوق استفاده مي‌شود كه همسر ابراهيم همانند خود آن حضرت به كمالي نايل آمده است كه قابليت دريافت بشارت فرشتگان را دارد. این آیات افزون بر معرفی حضرت ابراهیم (ع) برجستگیهای اخلاقی و معنوی همسران آن حضرت را نیز تبیین می کنند.

حضرت مريم(ع) نيز يكي از زناني است كه در قرآن از مقام و عظمت و كرامت او سخن به ميان آمده است، و او را الگوي انسانهاي مؤمن معرفي مي‌كند: «و مريم ابنت عمران التي احصنت فرجها فنفخنا فيه من روحنا و صدقت بكلمات ربها و كتبه و كانت من القانتين»[67]

به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگاه داشت و ما از روح خود در او دميديم. او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد و از مطيعان فرمان خدا بود.

بر اساس آيات قرآن به لحاظ اين كه حضرت زكريا تكفّل حضرت مريم را بر عهده داشت استفاده مي‌شود كه هرگاه حضرت زكريا وارد محراب مي‌شد، روزي خاصي نزد آن بانو مي‌يافت و او مي‌گفت:از نزد خداست كه خداي سبحان آن روزي را بدون حساب به او اعطاء كرده است «كلّما دخل عليها زكريا المحراب وجد عندها رزقاً قال يا مريم انّي لك هذا قالت هو من عند اللّه يرزق من يشاء بغير حساب»[68] هرگاه زكريا در محراب بر او وارد مي‌شد، نزد او نوعي خوراكي مي‌يافت. گفت اي مريم، اين از كجا براي تو آمده است؟ او گفت: اين از جانب خداست و به هركس بخواهد بي شمار روزي مي‌دهد همچنين به استناد قرآن فرشتگان با مريم سخن مي‌گفتند و سخنان او را مي‌شنيدند، «و اذ قالت الملائكة يا مريم ان اللّه اصطفاك و طهّرك و اصطفاك علي نساء العالمين، يا مريم اقنتي لربّك و اسجدي و اركعي مع الراكعين.»[69]

(فرشتگان به حضرت مريم خبر دادند كه برگزيده و مطهره و از زنان ممتاز عالم هستي است و پيوسته به ياد خداست از اين رو خدا به او فرمان داد براي خدا خضوع كن و در برابر او سجده داشته باش و با ركوع كنندگان ركوع كن. پس زن مي‌تواند به مقامي نائل شود كه با ملكوت عالم ارتباط برقرار كند و فرشتگان با او سخن بگويند(.

در اين خانواده برتر دو بانو يعنى حضرت مريم و مادرش به عنوان صفوه و برگزيده الهـى بـه جـهـانـيـان مـعـرفـى شده اند. حضرت مريم با آن همه كمالاتى كه قرآن كريم گـوشـه هـايـى از آن را ذكـر كرده ، دست پرورده مادرى نمونه است كه او را به پناه خدا سـپـرد، خـدا هم به او پناهندگى داد. آن پناه خواستن نيز در كنار محراب عبادت بود و به استجابت رسيد.

قرآن كريم داستانش را چنين ترسيم كرده است :[70]

چـون زن عـمـران گـفـت : پروردگارا، آنچه در شكم خود دارم نذر تو كردم تاآزاد شده (از مـشـاغـل دنـيـا و پـرستشگر تو) باشد، پس از من بپذير كه تو خود شنواى دانايى . پس چـون فـرزنـدش را بـزاد، گـفـت : پـروردگـارا، من دختر زاده ام ـ و خدا به آنچه او زاييده دانـاتـر بـود ـ و پـسـر چـون دخـتـر نـيـست و من نامش را مريم نهادم و او و فرزندانش را از شـيـطـان رانـده شـده بـه تـو پـنـاه مـى دهـم . پـس پـروردگـارش وى (مريم ) را با حسن قـبـول پـذيـرا شـد و ا و را خود حضرت مريم (ع ) نيز مادرى است نمونه و فرزندى چون حـضـرت عـيـسـى (ع ) را تربيت كرد. قرآن كريم مادر اين فرزند عرفانى اين بانو همين بـس كـه فرشته ها نزد او مى آمدند و پيام خدا را براى او مى آوردند: ((اِذْ قالَتِ المَلائِكَةُ يـا مـَريـَمُ اِنَّ اللّهَ اصـطـَفـاكِ وَ طـَهَّرَكِ وَاصـطـَفـَاكِ عَلى نِساءِ العالَمين يا مَريَمُ اقْنُتى لِربِّكِ وَ اسْجُدى وَ اركعى مَعَ الرّاكِعين )) وقـتـى حضرت زكريا نزد مريم مى آمد، او را در محراب عبادتش مى يافت در حالى كه نزد او غـذاهـاى بـهـشـتـى بـود: ((فـَلَمـّا دَخـَلَ عـَلَيـهـا زَكـَرّيـا الِمـحـرابَ وَجـَدَ عـِنـدَهـا رَزقا…)) و همه اين كمالات و كرامتها از آن حضرت مريم است .

نـمـونـه ديـگر خانواده برتر در قرآن ، خانواده حضرت يحيى (ع ) است . او نمونه اى از فـرزنـدى صـالح در خـانواده اى شايسته است خانواده حضرت موسى (ع ) نيز از اين جمله اسـت . او پـدر و مادرى نمونه دارد. قرآن كريم داستان مرارتهاى مادرش را در آن شايسته بـراى هـمـسـرش اسـت. [71]

ج-ج-  آموزگار عفاف در بین مرد و زن

قرآن کریم در مقام معرفی انسان عفیف هم از مرد عفیف سخن می گوید و هم از زن عفیف یعنی هم مرد عفیف در صحنه تجلی کرده است و هم زن عفیف ظهور نموده است.

قرآن کریم حضرت یوسف را مظهر عفت در مردان و مریم را مظهر عفت در زنان معرّفی نموده است که هم یوسف مبتلا شد و بر اثر عفاف نجات پیدا کرد و هم مریم امتحان شد و در پرتو عفاف نجات یافت.

درباره آزمون حضرت یوسف هم می فرماید: «و لقد همّت به و هم بها لولا ان رای برهان ربّه»[72] آن زن مصری همت گماشت و همتش در حدّ تعقیب یوسف به فعلیت رسید ولی یوسف صدیق نه تنها مرتکب حرام نشد و نیز مقدمات حرام را فراهم نساخت بلکه قصد و همت و خیال گناه نکرد زیرا او را برهان ربّ دید و افترا زنندگان به یوسف نیز که یوسف را متهم کردند در نهایت اعتراف کردند که «الآن حصحص الحق انا راودته عن نفسه»[73] اکنون حق پدیدار گشت من از او کام خواستم و خدا نیز به نزاهت و طهارت یوسف شهادت داد و فرمود: نه تنها یوسف به طرف بدی نرفت، بلکه بدی نیز به طرف یوسف نرفت، «کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء»[74] این گونه بدی و پلیدی رااز او برگردانیدیم قرآن می گوید: به گناه اجازه ندادیم به سراغ یوسف برود.

بنابراین حضرت یوسف الگوی عفاف و پاکدامنی برای انسانهاست حضرت مریم نیز از لحاظ ملکه عفاف یا همسطح یوسف صدیق است یا بالاتر از او. زیرا قرآن می فرماید: «قالت انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیاً»[75] یعنی نه تنها خودش میل ندارد بلکه آن فرشته را که به صورت بشر متمثل شده امر به معروف می کند و می گوید: اگر تو تقوا داری دست به این کار نزن در حالی که حضرت یوسف برهان ربّ دید و از اعمال همّت باز داشته شد.

پی نوشت:

1- حسن عمید،فرهنگ عمید، ج 17، تهران: انتشارات امیرکبیر، سال 1361، ص 439

2- محمد معین، فرهنگ معین، ج بیست و دوم، چ1، تهران: انتشارات امیرکبیر، سال 1384، ص 1394

3- محمد حسین، طباطبایی، المیزان تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، ج پنجم، قم: بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، سال 1376، ص 171

4- روم، 21

5- استادان طرح جامع آموزش خانواده، جوان و تشکیل خانواده، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چ 11، سال 1381، ص 111

6- محمد علی، رضایی و جمعی از پژوهشگران، تفسیر قرآن مهر،، ج 16، چ اول، قم: پژوهش های تفسیر علوم قرآن سال 1388، ص 141

7- سید علی اکبر حسینی نیشابوری، سخنرانی های استاد رفیعی (ویژه خانواده)، ج اول، چ دوازدهم، قم: انتشارات صالحان، سال 1392، ص 14

8- احمد، بهشتی، خانواده در قرآن، قم: انتشارات طریق القدس، بی تا، ص 39

9- استادان طرح جامع آموزش خانواده، جوان و تشکیل خانواده، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چ 11، سال 1381، ص 114

10- حبیب الله، طاهری، سیری در مسائل خانواده، چ دوم، تهران، بهمن، 1370، ص 113

11- نور،26

12- محمد، محمدی ری شهری، بنیان تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، مترجم حمید رضا شیخی، چ6، قم، دارالحدیث، سال 1391، ص 12

13- محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج دوم، چ 3، تهران: انتشارات امیرکبیر، سال 1372، ص 28

14- مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 19 چ4، تهران، انتشارات صدرا، بی تا، ص 30

15- امیر ملک محمودی الیگودرزی، راهنمای خانواده موفق، چ چهل و ششم، قم: انتشارات منشور روحی، سال 1390، ص 23

16- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 16، چ 14، تهران: دار الکتب الاسلامیه، سال 1376، ص 391

17- علی قائمی، نظام حیات خانواده، چ سوم، تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان، سال 1375، ص 224

18- مسعود، صفی یاری، پیامبر اعظم و مسائل خانواده، چ اول، قم: ناشر ظفر، سال 1385، ص 29

19- باقر، شریف قریشی، نظام خانواده در اسلام، ترجمه لطیف راشدی، چ2، بی جا: شرکت چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، سال 1377، ص 100

20- عباس، اسماعیل یزدی، فرهنگ تربیت، چ اول، قم: انتشارات دلیل ما، سال 1381، ص 264

21- محمد جواد، مروجی طبرسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع)، چ هفدهم، قم: بوستان کتاب، سال 1390، ص 60

22- محمد بن علی، بابویه شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ترجمه صادق حسن زاده، چ دهم، قم، ارمغان طوبی، سال 1390، ص 182

23- الأسرا، 70

24- علی، قائمی، خانواده و مسائل همسران جوان، چ پنجم، قم، انتشارات شفق، 1370، ص 258

25- علی، حسینی زاده، تربیت فرزند، ج اول، چ هفتم، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، سال 1388، ص 101-110

26- محمود، ارگانی بهبهانی حائری، تربیت فرزند در اسلام، چ سوم، قم: انتشارات پیام مهدی، سال 1382، ص 126

27- عباس، اسماعیلی یزدی، فرهنگ تربیت، چ اول، قم، انتشارات دلیل ما، سال 1381، ص 376

28- نور، 22

29- احمد حسینی، بهداشت روانی ازدواج و همسرداری، چ 1، تهران: انتشارات مفید، سال 1385، ص 208

30- علی اکبر نیشابوری، سخنرانی های استاد رفیعی (ویژه خانواده) ج اول، چ دوازدهم، قم: انتشارات صالحان، سال 1392، ص 24

31- نشریه خوبان، (مفاخر ایران زمین) انتشارات دانشگاه یزد حوزه معاونت دانشجویی وفرهنگی، علامه محمد تقی جعفری، ص 7

32- حسین، مظاهری، تربیت فرزند در اسلام، چ سیزدهم، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، سازمان 1390، ص 50

33- رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، چ پنجاه و سوم، قم: انتشارات امیرالمؤمنین، سال 1389، خ 76، ص 240

34- مرتضی، بذر افشان، حکایت های تربیتی، چ اول، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، سال 1378، ص 38

36- محمود، ارگانی بهبهانی حائری، تربیت فرزند در اسلام، چ سوم، قم: انتشارات پیام مهدی، سال 1382، ص 141

37- محمد جواد، مروجی طبرسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت (ع) چ هفدهم، قم: بوستان کتاب، سال 1390 ص 77

38- مؤمونو، 8

39- اسرا، 34

40- دشتی، نهج البلاغه، نامه‌ی 53

41- محمود، ارگانی بهبهانی حائری، تربیت فرزند در اسلام،ص 174

42- علی، حسینی زاده، تربیت فرزند، چ هفتم، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، سال 1388، ج 1، ص 151

43- قصص، 9

44- داوود، حسینی، مبانی روان شناختی مشاوره در منابع اسلامی، قم: نشر مؤسسه آموزش و پژوهش امام خمینی (ره)، سال 1382، پایان نامه، ص 20

45- بقره، 128

46- ابراهیم، 20

47- آل عمران، 38

48- یوسف، 98

49- ترجمه حسین انصاریان، صحیفه سجادیه، چ اول، قم: انتشارات آیین دانش، سال 1388، دعای 25، ص 102

50- رضا بصیرت، گلی خوشبو، از جانب خداوند، چ اول، قم: انتشارات شهاب الدین، سال 1388، ص 124

51- ابراهیم، مظاهری، با فرزندان در سایه قرآن، قم، انتشارات ظفر، سال 1376، ص 69

52- ابراهیم، 34

53- مریم، 31 و 32

54- احقاف، 15

55- احزاب 230

56- آل عمران، 61

57- سایت راسخون، مقاله حسین مظاهری (خانواده در اسلام)

58- نشریه مهر خوبان، علامه سید حسین طباطبایی، ص 5-6

59- سباء، 35

60- توبه، 9

61- آل عمران، 3

62- صافات، 100 و 101 و 112

63- ابراهیم، 37

64- هود، 71-73

65- صافات، 101

66- حجر، 53-54-55-56

67- تحریم، 12

68- آل عمران، 37

69- آل عمران، 42-43

70- آل عمران، 35 و 37

71- برگرفته از تفاسیر قرآنی از جمله تفسیر قرآن مهر، المیزان فی تفسیر القرآن

72- یوسف، 24

73- یوسف،51

74- یوسف، 44

75- مریم، 17

 

 

 

 

 نظر دهید »

یا فاطمه الزهرا علیها سلام

18 اسفند 1394 توسط مدرسه فاطمه الزهرا س کوی علوی اهواز

قال النبی(صلی الله علیه و آله): «فاطمةُ شِجْنَةٌ مِنّی یَقْبِضُنی ما یَقْبِضُها و یَبْسطْنی ما یَبْسطُها.»

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

«فاطمه شاخه‌ای از من است هر آنچه او را غمگین سازد، مرا غمگین می‌کند و هر آنچه او را خوشحال سازد، مرا خوشحال می‌کند.»
منبع: المناقب، ج 3، ص

 

 

 نظر دهید »
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مدرسه فاطمه الزهرا سلام الله علیها کوی علوی اهواز

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • چکیده از تحقیق پایانی

Random photo

بروشور پژوهشی معرفی کتاب پیرامون امام حسن مجتبی(ع)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس